آداپتاسیون
موجودات زنده در تعامل با محیط خود رفتاری پویا دارند بهاین معنی که وقتی محیط زندگی تغییر میکند آنها نیز رفتار خود را تغییر میدهند تا شانس بقای بیشتری داشتهباشند. به توانایی سازگاری موجودات زنده با تغییرات محیط «تطابق» یا «آداپتاسیون» (adaptation) گفته میشود.
مثالهایی از آداپتاسیون:
•فصل زمستان فرا میرسد، رویش گیاهان کاهش مییابد در نتیجه غذا برای حیوانات گیاهخوار کمتر در دسترس است. حیوانات گیاهخوار مجبورند فعالیتهای خود را کاهشدهند تا نیاز کمتری به غذا داشتهباشند. آنها کمتر از لانه خود بیرون میآیند، مدت بیشتری را در خواب بهسر میبرند و تولید مثل خود را متوقف میکنند (آداپتاسیون) در نتیجه برای حیوانات گیاهخوار ادامه بقا بهرغم کمشدن غذا ممکن میشود.
از طرفی با کاهش جمعیت فعال حیوانات گیاهخوار در جنگل، حیوان گوشتخواری مثل خرس نیز دچار بحران کمبود مواد غذایی میشود. خرس نیز بهاین نتیجه میرسد که باید به یک دوره «ریاضت اقتصادی» تندهد بنابراین به «خواب زمستانی» میرود (آداپتاسیون).
•دولت یارانه انرژی را حذف میکند. قیمت بنزین بالا میرود. کارمندان یک شرکت به این نتیجه میرسند که با نرخ جدید بنزین هزینه قابل توجهی را باید صرف ایاب و ذهابشان کنند. آنها با مشورت با هم به این نتیجه میرسند که بهجای این که هرکدام از آنها با وسیله نقلیه شخصی خود و به صورت تکسرنشین به شرکت بیاید، همکاران هر منطقه شهر هر ماه به صورت جمعی با ماشین یکی از همکاران به شرکت بیایند. با این کار هزینه ماهانه بنزین به طور متوسط برای هر کدامشان 20 درصد صرفهجویی میشود (آداپتاسیون).
•موجودات زنده به دو صورت آداپتاسیون میکنند:
- ایجاد تغییر در خود ( auto plastic adaptation): در این حالت، ما خودمان را تغییر میدهیم تا با شرایط محیطی هماهنگ شویم. این نوع تغییر را «ژان پیاژه» زبانشناس، روانکاو و جانورشناس سوئیسی (1896-1980) accommodation مینامد. هر دو مثال قبل درباره آداپتاسیون نمونههایی از تغییر در خود بودند.
- ایجاد تغییر در محیط (alloplastic adaptation): در این حالت، ما محیط را به گونهای دستکاری میکنیم که با نیازهای ما هماهنگشود. مثلا هوا سرد میشود، ما بخاری های خانه را روشن میکنیم و با همان لباسهای قبلی در خانه مینشینیم و همان فعالیتهای قبلی را ادامه میدهیم، در اینجا بهجای تغییر خود، تغییری در محیط ایجاد میکنیم. «کارل گوستاو یونگ» روانپزشک سوئیسی که در زمینه روانکاوی استاد پیاژه بود (1875-1961) این نوع آداپتاسیون را «assimilation» نامید.
•کار عملی:
در دفترچه یادداشت خود هر روز تغییراتی را که در محیط انجام میشود یادداشتکنید. سپس ببینید واکنش شما به این تغییرات چه بوده است. با تامل بیشتر ارزیابی کنید کدام واکنش شما «accommodation» و کدام واکنش شما «assimilation» بودهاست.
دیدگاه من این است که ما باید تعادلی بین این دو نوع تغییر ایجاد کنیم. اگر همواره در مقابل فشار محیط تغییرکنیم به جای «سازگاری» دچار «سازشکاری» شدهایم و اگر همواره محیط را تغییر دهیم به جای «قدرت»، دچار «بیماری قدرت» شدهایم. از دیدگاه یونگی، «assimilation» سبک آداپتاسیون «آنیموسی» (نرینه روانی) است و «accommodation»، سبک آداپتاسیون «آنیمایی» (مادینه روانی). توصیه یونگ تعادل بین آنیما و آنیموس در هر فرد است و البته این تعادل لزوما به معنای رفتار 50 -50 نیست!
دکتر محمدرضا سرگلزایی ـ روانپزشک
مطالب مرتبط
- انسانِ بالغ
- ضریب هوش و ساختار سیاسی
- نافرمانی مدنی
- کنشهای کوچک ایستادگی
- بایکوت تلویزیون لهستان
- بند بازی
- انقلاب به روش گاندی
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=205