نام کتاب: باورهای عامیانه در ایران (به گزارش سیّاحان غربی)
نویسنده: حمیدرضا شعربافیان
نشر: انتشارات محقق
روایتهای «قصهمحور» و «شاعرانهای» که در وصف تاریخ وجود دارد، نشان میدهد مسیر تاریخ به ویژه نوع شرقی آن را نمیتوان از حضور و تسخیر خرافهها، انگارههای مقدس، نیروهایمانا و سحر و جادو جدا دانست. باور به روح اسرارآمیز حاکم بر طبیعت، فتیشها، تابوها و مظاهر پرستش، همواره انسان را در برابر پرسشهای بیپاسخ هستی و نمیدانمهای بزرگ و کوچک محافظت کردهاست. سرزمین ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و از قرنها پیش، اعتقاد به آیینها و باورهای قصهمحور اما قدرتمند و بهجا آوردن «مناسک خرافی» بر تفکر و سبک زندگی عقلمدار و علممحور چیرگی دارد.
«رُولومِی»، روانشناس آمریکایی، نقش «قصهها» را در ساختهشدن هویت فردی و تاثیر کلانروایتها را در شکلگیری «هویت جمعی» و ساختهشدن فرهنگ یک ملت قابلتوجه و مهم ارزیابی میکند. بهعقیده وی خاصیت انسان این است، همواره جویای اسطوره و قراردادن تجربههای زندگی خود در قالب داستانهای معنادار باشد. این روایتها در صورت ثمربخشبودن میتوانند بر رشد، سازگاری و سلامت جمعی افراد تاثیر بگذارند. قصههای خرافی و جادومحور، یکی از قالبهای کهن ایرانیها بوده، که با وجود بیثمر بودن آنها و نقش آسیبزایی که داشتهاند، تا اینجا و اکنون هم، ردپایشان تا زندگی شهری و صنعتی کشیده شدهاست.
هواداران این شیوه تفکر خرافه محور همواره انسانهایی بودهاند که از روی ترس، جهل، تقلید یا فرافکنی، اوهام خرافه را بهنتیجهگیریهای عقلانی از پدیدهها ترجیح میدادند. بهرغم پیشرفتهای روز افزون بشر و روشن شدن دلایل علمی رویدادهای طبیعی و انسانی، هنوز هم کم نیستند انسانهایی که از امکانات عصر مدرنیته استفاده میکنند، اما با آیینها و اصول خرافی که گاه نقدناپذیر و مقدس نیز میشوند، هویت پیدا کرده و از آنها به عنوان زِرهی برای مقابله با ترس و نمیدانمها کمک میگیرند.
سفرنامههای سیّاحان غربی حاوی روایتهایی است که از سبک زندگی شهودی، دلی، خرافهمحور و دور از هرگونه استدلال و نقد و تعقّل پیروی میکند.
این کتاب علاوهبر گردآوری حکایتهای جالب و گاه باورنکردنی از تاثیر سحر و جادو و باورهای خرافی در زندگی ایرانیها به بررسی زیرساختها و لایههای تشکیل دهنده تفکر خرافهمحور میپردازد. نویسنده در فصلهای ابتدایی کتاب با دستهبندی انواع خرافات در میان ایرانیها و بررسی نقش هر کدام از آنها در فرهنگ ایرانی به آسیبشناسی این سبک از تفکر پرداخته و در بخشهای دیگر نیز علاوه بر این که خرافات را در مسیر تاریخ، ترسیم کرده به معرفی سیاحان غربی و گزارشهای آنها از باورهای عامیانه ایرانیها نیز گریز زدهاست.
«شیوه رمّالی و طالعبینی» در تاریخ ایرانیها از دیگر فصلهای جالب کتاب است. بازاری که تا بهامروز نیز از رونق آن کاسته نشده و یک بررسی کوتاه در میان شبکههای اجتماعی نشان میدهد، طالعبینیهای سنتی و رمّالیهای کوچه و خیابانی دیروز چگونه جای خود را به کاسبکاری رمّالهای مجازی که در برخی موارد، فالوورها و اعضای آنها برای انجام فال موکلدار، احضار ارواح، پیشگویی، بختگشایی و باطلکردن طلسم و سِحر، از نرخ صدهزار نفر نیز عبور میکند، دادهاند.
بخشهای پایانی کتاب نیز به نقش گفتمانهای باب شده از سوی طبقه حاکم، تقدسگرایی ایرانیها، چگونگی شکلگیری توهمهایجمعی، تعصبگرایی و نقش نژادپرستی افراطی ایرانیها در اشاعه فرهنگ خرافهباوری پرداختهاست.
این کتاب با قلمی روان و داستانمحور بهتحریر درآمدهاست و روایتهای منحصربهفرد آن، خواننده را با زیرلایههای تفکر خرافی ایرانیها آشنا میکند. از آنجایی که خرافهپرستی و تکیه بر سبک زندگی معجزهباور، هیجانمحور و به دور از نقداندیشی و شکاکیّت ایرانیها، همچنان در عصر صنعتی امروز و جامعه مدرن ما، یکی از عوامل مهم در عقبماندگی فرهنگی جمعیمان، محسوب میشود، نیاز به گسترش چنین بحثهایی و بررسی عوامل روانشناختی، سیاسی و اجتماعی برای تغییر سبک تفکر احساس میشود.
شاید لازم باشد برای تغییر کلانروایتهای آسیبزای فرهنگی به روایتهای نو، قصهدرمانگران اجتماعی تازهنفسی وارد میدان شوند و با بهرهگیری از تجربه، قوه شهود بالا و استناد به پایههای علمی، استعارهها، پیرنگ و قهرمان داستانها را دستکاری کرده و ساختارهای کلان روایتهایمان را دستخوش تغییراتی سازنده کنند.
مریم بهریان (دانشجوی دکترای روانشناسی)
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=6167