تفکر صفر یا صد در مواجهه با یک فرهنگ
کتاب «عطر سنبل-عطر کاج» خاطرات خانم «فیروزه جزایری» است، زنی خوزستانی که در هفت سالگی همراه خانواده به آمریکا مهاجرت کرده و در این کتاب از تقابل فرهنگ ایرانی با فرهنگ آمریکایی سخن گفته است.
گرچه خاطرات این کتاب مربوط به یک فرد، یک خانواده یا حداکثر یک نسل از ایرانیان مهاجر است، اما به اعتقاد من این کتاب منبع ارزشمندی است از نحوه مواجهه ایرانیان با غرب بهطور عام و با ایالات متحده آمریکا بهطور خاص؛ بنابراین از این حیث مخزن اطلاعات ارزشمندی است در باب روانشناسی اجتماعی ایرانیان.
در این کتاب میبینیم که خانوادهٔ فیروزه مواجههای «صفر-صدی» با فرهنگ آمریکایی دارند: از یک سو هر هفته به «دیسنی لند» میروند و از سوی دیگر لب به «هات داگ» نمیزنند زیرا ترجمه تحت اللفظی آن برایشان مفهوم «سگ داغ» را تداعی میکند، از سویی همه کنسروهای غذایی را امتحان میکنند و از طرف دیگر برای تسلط به زبان انگلیسی تلاش نمیکنند!
این طرز مواجهه خانوادهٔ فیروزه، یادآور مواجههٔ «صفر-صدی» ایرانیان با غرب است که از طیفی بین «غربزدگی» تا «غربستیزی» نوسان میکند.
گروهی از ایرانیان چنان مفتون و مسحور فرهنگ آمریکایی میشوند که در مکالمهٔ روزمره با جمعی ایرانی مکرراً و به تعمّد از واژهها و اصطلاحات انگلیسی استفاده میکنند و گروه دیگر، آمریکا را شیطان بزرگ و امّ الفساد زمان میدانند و همهٔ فیلسوفان و نظریهپردازان آمریکا را صهیونیست و وابسته به فراماسونری میخوانند!
یادم میآید چند سال قبل مراجعی داشتم که دانشجوی فلسفه بود. از او چیزی راجع به «چامسکی» پرسیدم (که اتفاقاً هم منتقد صهیونیسم است و هم منتقد سیاست خارجی آمریکا) و او پاسخ داد:
«من وقتم را صرف فلسفهٔ غرب نمیکنم، آخرش پوچی و بازی با کلمات است!» از او پرسیدم کدام بخش از فلسفهٔ غرب را این گونه ارزیابی می کنی و او پاسخ داد من نخواندهام، استاد فلانی گفتهاند!»
متأسفانه چنین سبک مواجههای را در بخش مهمی از نظریهپردازان و سیاستگزاران ایرانی هم میبینیم، گروهی که حتی خود را کارشناس مسائل آمریکا میدانند و در دستگاههای رسمی جایگاههای کلیدی دارند، نگاهی ستیزهجویانه به آمریکا دارند. کتابهای متعددی از محصولات این دستگاههای فرهنگی خواندهام که آمریکا را باتلاقی از دروغ و دغل و فساد اخلاقی و رسواییهای مالی ترسیم کردهاند و اتفاقاً بعضی از این کتابها با بودجهٔ عمومی با تیراژ بالای یکصد هزار جلد چاپ شده و در کتاب خانههای عمومی کشور توزیع شدهاند!
در مقابل هم با نسلی از غرب زدگان مواجهیم که همچون «جاستین بیبر» لباس میپوشند، همچون «باب مارلی» ماری جوآنا میکشند و ژست معترض بودن «پینک فلوید» را به جای معترض بودن متناسب با این زمان و مکان برمیگزینند.
در هنگام خندیدن به داستانهای جذاب و شیرین فیروزه جزایری خوب است به این مصداقهای جمعی و ملّی مواجهه ایرانیان با غرب هم توجه کنیم.
دکترمحمدرضاسرگلزایی _ روانپزشک
مطالب مرتبط
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=234