تملّق و واقع گرایی
دکتر «محمود سریعالقلم» کتابی نوشتهاند تحت عنوان «اقتدار گرایی ایرانی در عهد قاجار». گر چه این کتاب به طور خاص راجع به بررسی اوضاع دوره قاجار است اما بخش بزرگی از آن به مرور کلی اوضاع و احوال اجتماعی ایران معاصر میپردازد. برای مثال آماری در این کتاب وجود دارد که آینه تمام نمایی است برای این که وضعیت خودمان را در آن بشناسیم:
«ایران و ژاپن همزمان تغییر را حدود ۱۴۰ سال پیش آغاز کردند. طی ۱۰۳ سال گذشته، درآمد نفت ایران حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار بوده است در حالیکه فقط طی ده سال گذشته مردم ژاپن به طور میانگین سالانه ۵۰۰۰ میلیارد دلار تولید کردهاند.» (صفحه ۱۰ کتاب)
میبینید که بهرغم رجزخوانیهایی که معمولا ما ایرانیها داریم وقتی عملکردمان را بر آینه آمار و ارقام رسم میکنیم باعث شرمساری میگردد. مثلا گر چه ایران و ترکیه جمعیت تقریبا برابری دارند ولی آمار زندانیان ایران ۲.۲ برابر ترکیه است و در حالیکه جمعیت هندوستان ۱۲ برابر ایران است تعداد پرونده های قضایی که سالانه در ایران تشکیل می شود ۲ برابر پرونده های قضایی هندوستان است!
گویی ایرانیان با خودشان تعارف دارند و در مورد خودشان با تملق و تعریف سخن میگویند و خود تملقات خود را باور میکنند:
«خود گویم و خود خندم من مرد هنرمندم!»
شاید آن هنری که «نزد ایرانیان است و بس» همین هنر باشد! علاوه بر این که ما در سطح ملّی دچار خصلت تملّق از خود هستیم، در سطح بین فردی نیز عیب و ایرادهای یکدیگر را باز نمیتابانیم و در حضور یکدیگر تملّق و تعریف میگوییم و از آن سو وقتی آن فرد حضور ندارد عیوب او را روی دایره میریزیم و با مرور عیوب او با دیگران «دلمان را سبک میکنیم»، در همان حال دیگری نیز در جایی دیگر مشغول فهرست کردن عیوب ماست!
دکتر سریع القلم در صفحه ۴۸ همان کتاب در چند جمله عارضه این رفتار غیر اخلاقی ما را توضیح میدهند:
((خصلت تملّق باعث شده است تا بسیاری از ایرانیان… در ارزیابی نکات مثبت و منفی خود واقع بینانه نیندیشند.)) شاید بخشی از این سنّت که حاکمان ایران چند قرن است که خود را ظلُّ الله و قبلهٔ عالم میدانند هم زاییدهٔ همین باشد که هر روز صدها برابر نقد، تملّق میشنوند.
کتاب «اقتدارگرایی ایرانی عهد قاجار» را انتشارات فرزان روز منتشر کرده است.
این یادداشت را با جملاتی دیگر از همین کتاب به پایان میبرم:
«مشهور است که ایرانیان میدانند که چه نمیخواهند ولی به عنوان یک جامعه اجماع ندارند که چه میخواهند و افزون بر آن میتوان گفت که با «روشهای دستیابی به این اجماع نظر» نیز آشنایی ندارند».
دکتر محمدرضا سرگلزایی ـ روانپزشک
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=236