نام کتاب: جنون قدرت و قدرت نامشروع (درباب «فاشیسم»، «توتالیتاریسم» و «کاپیتالیسم»)
نویسنده: محمدرضا سرگلزایی
ناشر: قطره
.
ممکن است واژههایی چون «فاشیسم»، «توتالیتاریسم» و «کاپیتالیسم» برای فارسیزبانان بیگانه و غریبه بهنظر برسند ولی خواندن این کتاب به خواننده ایرانی نشانمیدهد که سالهاست این واژهها را در زندگی خود لمسکردهاست و بهقول «پروین اعتصامی»:
«این گرگ سالهاست که با گله آشناست».
دانستن اینکه نهادها و افراد چگونه صاحب قدرت نامشروع میشوند و چگونه ما را به بازیای میکشانند که در آن نصیبی جز باخت نداریم، برای همه ما ضروری است.
مجموعهای که تقدیم شما میگردد شامل مقالات مستقلی است که وجه مشترک آنها شناخت و نقد قدرت نامشروع و فرایندهای شکلگیری و دوام آن است. این مقالات نگاهی میانرشتهای دارند و از اسطورهشناسی و فلسفه گرفته تا روانشناسی اجتماعی برای درک اینکه چگونه نهادهای قدرت نامشروع بر زندگی ما اعمال سلطه میکنند بهرهبردهام.
نگاه چندوجهی این مجموعه از یکسو نقطه قوت آن است و از سوی دیگر نقطه ضعف آن؛ قوت از این حیث که گسترهی وسیعی از نظریهها و اندیشمندان را به خواننده معرفیمیکند و خواننده بر اساس علاقه و رشته خود هر نظریهای را که انتخابکند پیگیریخواهدکرد؛ ضعف از این جهت که نتوانستهام هیچیک از نظریهها را آنگونه که کارشناس آن حوزه در یک کتاب تخصصی بهآن میپردازد وسیع و عمیق بشناسانم. از آنجا که انگیزهی اصلی من در فراهمآوردن این مجموعه دغدغه اجتماعی بوده نه هدف آکادمیک، با اذعان به ضعف فوق تصمیم به ارائه آن به هموطنانی که دغدغه مشابه دارند گرفتم با این امید که دغدغههای مشترک ما تبدیل به برنامه و اقدام جمعی شوند.
بخشهایی از کتاب:
آرامآرام که در همه جای جهان نظامهای حکومتی مبتنی بر سهگانه «اشرافیت خونی»، «ادعای نمایندگی خدا» و «پوتین و سرنیزه» آبروی خود را ازدستمیدهند و نظامهای مبتنی بر سهگانه «تفکیک قوا»، «صندوق رأی» و «آزادی مطبوعات» جایگزین آنها میشوند، قدرتطلبان هم روشهای خود را تغییرمیدهند. اینجاست که دستدردست ستارههای موسیقی و سینما و ورزش عکسیادگاریگرفتن یکی از کارتهای مهم بازی تصاحب قدرت میشود و غسلی برای پاککردن ردپای جنایت.
مردم در نظامهای فاشیستی تنها برای «اطاعت از فرامین» و «ستایش پیشوا» فراخواندهمیشوند! یکی از عوامفریبیهای فاشیستها این است که «کاپیتالیست» هستند ولی شعارهای سوسیالیستی سرمیدهند! رهبران حکومتهای فاشیستی همواره با حملهکردن به ثروتمندان، صاحبان سرمایه و کارآفرینان، خود را همدل و همدرد کارگران و طبقات فرودست نشانمیدهند اما درنهایت امپراتوری آنها بر پایه «رانتهای اقتصادی» و انحصارهای بزرگ استقرار مییابد.
دکتر محمدرضا سرگلزایی – روانپزشک
.
مطالب مرتبط:
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=7047