خالکوبی، خودزنی و هویت
در سالهای اخیر با موجی از خالکوبی و نمایشهای خودزنی در نوجوانان و جوانان جامعهمان مواجه بودهایم.
در پاسخ به این پرسش که چه فرایندی باعث رشد تصاعدی این رفتارها شدهاست من به موضوع «هویت» میپردازم.
هویت پاسخی است که هرکدام از ما به پرسش «من کیستم؟» میدهیم. یک نفر خود را با پدرش توصیف میکند، یک نفر با میهنش، یک نفر با مذهبش و یک نفر با بدنش.
کودکان کمتر درگیر پرسش «من کیستم؟» هستند. چرا که هویت آنها تابعی است از والدینشان، اما از آغاز نوجوانی با رشد بدنی و تلاش برای ورود به جامعه، نوجوانان تلاش میکنند خود را مستقل از والدین تعریف کنند، اینجا است که دوران نوجوانی با «بحران هویت» مشخص میشود. یکی از راههای کنار آمدن با «خلاء هویت» در نوجوانان و جوانان فرایند «عضویت» است.
نوجوان میکوشد عضو گروه همسالان خود شود و برای پذیرفته شدنش در گروه، شروع به پیروی از «آیینهای گروه» میکند. این آیینهای نانوشته در دیالکتیک بین فرد و گروه به شکل تصاعدی بازتولید میشوند و ما با پدیده مُد مواجه میشویم. رشد بدن و بلوغ جنسی در نوجوانی باعث میشود که «بدن» یکی از هستههای مهم هویتی نوجوانان باشد؛ در نتیجه مدهای بدنی در نوجوانی بیش از سایر سنین نمود پیدا میکنند. نوجوانان با عکس گرفتن از خالکوبیها و زخمهای خودزنی و گذاشتن این عکسها در شبکههای اجتماعی در پی کسب تایید از همسالان و عضویت در گروه و در نتیجه، حل بحران هویت هستند.
راه حل چیست؟
اول اینکه برخوردهای مستقیم با این رفتارها، تنبیه، تحذیر، منع و پند بر ضد آنها هیچ تاثیر اصلاحی ندارند. پرداختن مراجع قدرت (والدین- مدرسه و حکومت) بهاین پدیدهها، بیشتر این باور را در نوجوان تقویت میکند که توانسته اقتدار این مراجع را به چالش بکشد، چنین احساس قدرتی باعث تقویت این رفتارها میشود.
دوم این که به تلاش نوجوانان برای کسب استقلال احترام بگذاریم، برای این تلاش ارزش قائل شویم و مسیرهای سازندهای را برای ابراز این استقلال ایجاد کنیم. اعطای حق انتخاب به دانشآموزان مدرسه برای تصمیمگیری راجع به برنامه درسی و تفریحی و ساختارهای آموزشی و اجتماعی مدرسه و اعطای حق رای به نوجوانان در خانه برای تصمیمگیری در امور خانواده مسیر امنی را برای جریان یافتن انرژی اعتراض نوجوانان فراهم میکند.
سوم اینکه آموزش «تفکّر نقّاد» به نوجوانان تلقینپذیری افراطی آنها نسبت به گروه همسالان را کاهش میدهد و باعث میشود آنها به شکلی گزیده و آگاهانه با آیینهای گروهی همانندسازی کنند. برای این که آموزش تفکّر نقّاد، نتیجه عملی داشته باشد باید شجاعت این را داشته باشیم که مورد نقد قرار بگیریم.
بسیاری از والدین، معلمان و مدیران مدارس و نیز نهادهای حکومتی نسبت به نقد موضع دفاعی دارند و تمایل دارند «نقد ویترینی» را جایگزین «نقد واقعی» کنند، به این دلیل برنامههای آموزشی تفکّر نقّاد اغلب شکلی نمایشی و غیرعملی به خود میگیرند. نوجوانی که به عنوان عضو یک خانواده و یک شهروند جامعه، حق رای، اجازه نقد و حق اعتراض و مخالفت داشته باشد کمتر ممکن است برای اثبات «من هستم» ساعد خود را با تیغ بخراشد و عکس آن را چون مدالی به پروفایل خود بیاویزد.
دکتر محمدرضا سرگلزایی – روانپزشک
- Photo From: oxygen.com
-
مطالب مرتبط
- حریم خصوصی
- در باب هویّت
- بفرمائید نوبت شماست!
- عضویت و تفکر
- تاثیر خواندن رُمان بر نوجوانان
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=247