خروسجنگیها در بزرگراه
پسرم از آینه ماشین به اتومبیل پشت سرمان نگاهیمیاندازد و میگوید: «اینها رو نمیفهمم، نمیفهمم چرا بوقمیزنه وقتی میبینه جلوم بستهاست، خب بوقمیزنه که من کجا برم؟!»
میگویم: «فکرنمیکند، او فقط بیقرار است، مضطرب است، عصبانی است، بدون اینکه فکرکند عملمیکند، به شکلی کاملا غریزی!»
می گوید: «غریزی؟ پس انتخاب کجاست؟! تمدن کجاست؟!»
می گویم: «فرهنگ و تمدن محصول امنیت است. زمانیکه احساس ناامنی وجود داشتهباشد مغز فرهنگی ما بهنفع مغز غریزیمان میدان را خالیمیکند و دیگر انتخاب معنی ندارد، ما مثل سایر حیوانات کاملاً غریزی عملمیکنیم، سامانه گریز – ستیز مغز، عنان اختیار را بهدستمیگیرد و ما آکنده از معجون خشم و ترس میشویم، بیقرار، عجول و عصبانی بوقمیزنیم، سبقتمیگیریم، دندانها را بههم فشارمیدهیم و بهدیگران همچون دشمن خونخوار نگاهمیکنیم.»
میگوید: «ولی الان که دلیلی برای ترس وجود ندارد!»
میگویم: «وقتی بهطور مزمن و طولانی در شرایط بیثباتی اقتصادی و آمادهباش امنیتی بهسرببریم ترشح نوراپینفرین در مغز و اپینفرین در خونمان بالا میرود و آرامآرام به نقطهای میرسیم که گویا سقف جهان درحال فروریختن است و هواپیمای زندگی درحال سقوط! سیاستمدارانی که برطبل جنگ میکوبند، زراندوزانی که با تجارت اسلحه فربهمیشوند و رسانههایی که تنور جنگ را داغمیکنند ترس و ناامنی را به رگها و رشتههای عصبی ما تزریقمیکنند و ما، بیآنکه بدانیم؛ فرهنگ، فلسفه و هنر را ازدستمیدهیم و با مغزی درحد خروسجنگیها به زندگی نگاهمیکنیم!»
دکتر محمدرضا سرگلزایی – روانپزشک
.
مطالب مرتبط
- ریشه های خشونت در جامعه ی ایرانی
- دلایل شیوع خشونت در ایران
- ریشه های خشونت
- فروید و چهار نظریه در باب خشونت!
Photo From: iranpoliticsclub.net
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=248