خوبها-بدها
ﺳﺎلﻫﺎ ﭘﻴﺶ، آن زﻣﺎن ﻛﻪ ﻣﻦ ﺷﺎﮔﺮد ﻣﺪرﺳﻪ ﺑﻮدم، اول ﻫﺮ ﺳﺎﻋﺖ درسی، ﭘﻴﺶ از آﻣﺪنِ ﻣﻌﻠﻢ، ﻣﺒﺼﺮِ ﻛﻼس وﺳﻂ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻴﺎه خطی میﻛﺸﻴﺪ و یک ﻃﺮف آن میﻧﻮﺷﺖ: «ﺧﻮبﻫﺎ» و ﻃﺮف دﻳﮕﺮ آن میﻧﻮﺷﺖ: «ﺑﺪﻫﺎ».
ﺑﻌﺪ از ﻧﻮﺷﺘﻦ اﻳﻦ دو ﺳﺮﻓﺼﻞ، ﻛﺎر ﻣﺒﺼﺮ اﻳﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻜﻼﺳﺎنش ﺑﺪوزد و «ﺧﻮب» را از «ﺑﺪ» ﺗﻤﻴﺰ دﻫﺪ و دو ﺳﺘﻮنِ روی ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻴﺎه را ﭘﺮ ﻛﻨﺪ. ﺗﻤﻴﺰدادن ﺧﻮبﻫﺎ از ﺑﺪﻫﺎ ﻛﺎر آﺳﺎنی ﺑﻮد: ﻫﺮﻛﺲ دﻫﺎن میﮔﺸﻮد و ﺣﺮف میزد ﺑﺪ ﺑﻮد و ﻫﺮﻛﺲ دﻫﺎن میﺑﺴﺖ و ﺧﺎﻣﻮش ﺑﻮد ﺧﻮب ﺑﻮد، ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎدگی!
اﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮا، ﺑﺎ ﻫﻤﻪی ﺳﺎدگیاش، ﻧﻤﻮﻧﻪای ﺑﻮد از ﻃﺮز ﻓﻜﺮﻫﺎی ﻛﻼن در ﺟﺎﻣﻌﻪی آن روز. ﺳﻜﻮت در ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺧﻮب تلقی میﺷﺪ و ﮔﻔﺖوﮔﻮ، ﻫﻤﻬﻤﻪ و ﺳﺮوﺻﺪا، ﺑﺪ تلقی میﺷﺪ. ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﺧﻮب، ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﻣﻄﻴﻊ و آرام و ﺳﺮ ﺑﻪ زﻳﺮ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺳﺮش ﺑﻪ ﻛﺎر ﺧﻮدش ﮔﺮم اﺳﺖ و ﭘﺎ از ﮔﻠﻴﻢ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻴﺮون نمیﻛﺸﻴﺪ و اﮔﺮ کسی اﻳﻦ اﻟﮕﻮ را رﻋﺎﻳﺖ نمیﻛﺮد و ﻛﻨﺠﻜﺎوی میﻛﺮد، ﺳﺆال میﭘﺮﺳﻴﺪ و ﭼﺎﻟﺶﻫﺎی ﻓﻜﺮی اﻳﺠﺎد میﻛﺮد آدم ﻣﺎﺟﺮاﺟﻮ و دردﺳﺮﺳﺎزی تلقی میشد.
دﻧﻴﺎ اﻣﺎ، در ﺣﺮﻛﺖ اﺳﺖ. زﻣﺎﻧﻪ نمیاﻳﺴﺘﺪ و ﺷﺮاﻳﻂ ﺗﻐﻴﻴﺮ میﻛﻨﺪ. اﻳﻦ روزﻫﺎ، دورهی دﻳﮕﺮی اﺳﺖ، دورهی اﻧﻘﻀﺎی ﻋﻤﺮ ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﺴﺘﻪ و ﺳﺮ ﺑﻪزﻳﺮ و تکﺻﺪایی!
در اﻳﻦ دورهی زمانی، داﻧﺶآﻣﻮز ﺳﺎﻛﺖ و ﺳﺮ ﺑﻪ زﻳﺮ و ﻣﻄﻴﻊ، ﮔﺮﭼﻪ میﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺪارک تحصیلی ﻋﺎﻟﻴﻪ درﻳﺎﻓﺖ ﻛﻨﺪ اﻣﺎ در ﺑﺎزارِ ﻛﺎر ﺟﺎﻳﻲ و ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﻧﺪارد. در ﺑﺎزارِ رﻗﺎبتی و ﭘﺮﺟﻨﺐ وﺟﻮشِ اﻣﺮوز، اﻓﺮادی ﺑﻪ ﭘﻴﺶ میﺗﺎزﻧﺪ ﻛﻪ یک ﭼﺸﻢ ﺑﺮ ﻛﺎرِ ﺧﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ و یک ﭼﺸﻢ ﺑﺮ ﺗﻤﺎمی دﻧﻴﺎ! ﺳﺮ ﺑﻪ ﻛﺎرِ ﺧﻮد داﺷﺘﻦ، نیمی از ﻣﺎﺟﺮاﺳﺖ، اﻳﻦ روزﻫﺎ ﻛﺴﺎنی ﻣﻮﻓﻖاﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﺒﺾِ زﻧﺪگی را در دﺳﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
حتی اﮔﺮ ﺷﻤﺎ در یک ﺑﺎزارﭼﻪی سنتی درﺣﺎلِ ﺗﻮﻟﻴﺪ و ﻓﺮوش ﺻﻨﺎﻳﻊدستی ﻫﺴﺘﻴﺪ، ﻻزم اﺳﺖ ﻛﻪ از ﻧﺸﻴﺐ و ﻓﺮازﻫﺎی ﺑﺎزارﻫﺎی جهانی ﻣﻄﻠﻊ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﺑﺤﺮان اﻗﺘﺼﺎدی بانکهای ﻏﺮبی را ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار دﻫﻴﺪ و اﺧﺒﺎر ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﮔﺮم ﺷﺪنِ زﻣﻴﻦ را دﻧﺒﺎل ﻛﻨﻴﺪ.
در ﺟﻬﺎن ﺑﻪﻫﻢ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪی اﻣﺮوز، ﻛﻮدﺗﺎ در ﺑﺮﻣﻪ، ﻧﺰاع ﻧﮋادی در ﻗﺮﻗﻴﺰﺳﺘﺎن و ﻧﺸﺖ ﻧﻔﺖ در ﺳﻮاﺣﻞ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻫﻢ ﺑﺮ ﻛﺎر و ﻛﺴﺐ ﺷﻤﺎ ﺗﺄﺛﻴﺮ میﮔﺬارد ﭼﻪ رﺳﺪ ﺑﻪ ﺗﻌﻄﻴﻞ ﺷﺪن روزﻧﺎﻣﻪﻫﺎ در اﻳﺮان و اﻧﻔﺠﺎر ﭼﺎه نفتی در ﻧﻔﺖ شهر و ﺳﻘﻮط پی در پی ﺗﻮﭘﻮﻟﻒها!
در دﻫﻜﺪهی ﺟﻬﺎنی اﻣﺮوزی، کسی ﻛﻪ ﻟﺐ از ﻟﺐ نمیﮔﺸﺎﻳﺪ ﻧﻤﺮهی اﻧﻀﺒﺎط «ﺑﻴﺴﺖ» نمیﮔﻴﺮد ﺑﻠﻜﻪ ﻧﻤﺮهی «هوشیاری» و «ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖﭘﺬﻳﺮی» او «ﺻﻔﺮ»میﺷﻮد! ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎدگی!
دکتر محمدرضا سرگلزایی _ روانپزشک
مطالب مرتبط
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=121