نام کتاب: دختر بابا
نویسنده: مورین مورداک
مترجم: ساره سرگلزایی
ناشر: بنیاد فرهنگ زندگی
واژهی عقده را اولین بار روانپزشک سوئیسی، «کارل گوستاو یونگ» به کار برد. عقدهی روانی در ادبیات یونگی، شامل مجموعهای از مفاهیم دارای بار هیجانی ناهشیار است که در شرایط و موقعیتهای مرتبط، در قالب رفتارها و تکانههایی خاص بروز مییابد، رفتارها و تکانههایی که خارج از کنترل آگاهانهی ما هستند. همهی ما به واسطهی رابطهای که با پدر و مادرمان در دوران کودکی داشتهایم، تحتتأثیر عقدهی ایجابی یا سلبی مادر و پدر قرار میگیریم. در صورتیکه این عقدهها دیده نشوند و مورد تحلیل قرار نگیرند، مانع بلوغ، جدایی و استقلال ما از والدینمان خواهند شد.
در حالیکه جوامع سنتی به سمت مدرنیته پیش میروند و از سنتهای مردسالارانه فاصله میگیرند و زنان در حال تلاش برای کسب جایگاه برابر با مردان هستند، در صورتیکه عقدهی پدر مورد بررسی قرار نگیرد و در ناهشیار باقی بماند، زنان موفق در پیکار اجتماعی و شغلی، بیآنکه آگاه باشند، در دام عقدهی پدر ایجابی گرفتار میشوند و درنتیجه، هرگز از موفقیتها و دستاوردهای خود احساس رضایت عمیقی نخواهند داشت.
رابطهی دختران با پدران، از جمله روابطی است که کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. «مورین مورداک»، در کتاب «دختر بابا» به زبانی ساده و روشن، به بررسی انواع روابط میان دختران و پدران میپردازد؛ روابطی که سرشار از توقع و ناکامی، تحسین و نادیدهانگاری، عشق و طرد است.
ساره سرگلزایی – کارشناس ارشد روانشناسی-درمانگر تحلیلی
مطالب مرتبط.:
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=8409