زندگی در زمان حال
افرادی را دیدهام که میگویند: «این قدر گذشته را مرور نکن، در زمان حال زندگی کن»، این افراد برداشتی سطحی از زندگی در زمان حال دارند.
برای زندگی در زمان حال باید بتوان از «جبر تکرار» رها شد و رهایی از جبر تکرار تنها با مرور دقیق و عمیق گذشته ممکن است. «انکار گذشته» و فراموش کردن آن دقیقا مانع از این میشود که ما به «اینجا و اکنون» واقف باشیم و به اینجا و اکنون واکنش نشان بدهیم؛ گذشتهای که فراموشش کردهایم و انکارش میکنیم تبدیل به «سایه» یا «ناخودآگاه» ما میشود و دیواری بین ما و «اکنون» تشکیل میدهد.
بنابراین در روانکاوی، برای کسی که میخواهد اینجا و اکنون را فارغ از «فرافکنی» ببیند فضایی فراهم میشود تا به شکلی ساختارمند و منظم به سراغ گذشتهاش برود، گذشتهاش را کاوش کند، زخمها و آرزوها و مهرها و خشمهایش را مرور کند، بهگونهای نمادین و نمایشی (سمبولیک و دراماتیک) کودکیاش را بازآفرینی کند و آن قدر به تاثیر گذشته بر امروز «واقف» شود که امکان فرافکنی گذشته بر اکنون وجود نداشته باشد. زندگی در حال، محصول اِشراف بر گذشته است نه نتیجه انکار گذشته.
«نشخوار گذشته» با مرور گذشته متفاوت است. در فرایند نشخوار، گذشته به صورتی «گزینشی» به خاطر آورده میشود. کسی که در «نقش قربانی» فرو رفته تنها زخمها و محرومیتهای گذشته را به خاطر میآورد در حالی که کسی که در «نقش قهرمان» فرو رفته تنها «فتوحات» گذشته را بهخاطر میآورد.
به همین سبب است که مرور گذشته نیاز به حضور یک یار دیگر دارد، یار دیگری که مجهز به «تفکر نقاد» باشد و با «بیطرفی» به روایتهای ما درباره گذشته گوش بدهد و با حساسیت، سوگیریهای ما راجع به گذشته را به ما گوشزد کند.
تاریخ برای یک ملت، همان گذشته ایست که بدون اشراف به آن زندگی آگاهانه و بالغانه غیر ممکن است. «نشخوار» تاریخ آن گونه که به تثبیت سوگیریهای ما منجر شود گره از کار ما نمیگشاید ما نیاز به مرور بیطرفانه تاریخ داریم و این امر زمانی ممکن است که «نقد کردن» را آموخته باشیم و تاریخ را نه از مجرای گفتمان «نهادهای قدرت» بلکه از مسیر پژوهشهای کارشناسی و دانشگاهی مرور کنیم.
این جاست که «ضرورت استقلال دانشگاهها» روشن میشود. ملّتی که «دانشگاه مستقل» ندارد، بازیچه نهادهای قدرت است و ناآگاه، نابالغ و غیر مسئول میماند.
دکتر محمدرضا سرگلزایی _ روانپزشک
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=264