نام کتاب: سرشت راستین انسان
نویسنده: اریک فروم
ترجمه: فیروز جاوید
انتشارات: اختران – چاپ دوم – ۱۳۸۶
شاید در مورد هیچ فیلسوفی به اندازهای که در مورد «کارل مارکس» مطلب نوشته شده و اندیشههای او تحلیل، نقد و بررسی شدهاند قلم زده نشده باشد. اما یکی از روانترین این نوشتهها، کتاب «سرشت راستین انسان» نوشته «اریک فروم» (Erich From) روان شناس و روانکاو بلند آوازهٔ آمریکایی – آلمانی تبار است. هر چه باشد اریک فروم به سادهنویسی و برای عموم نوشتن معروف است.
او که اکثراً در آثارش می کوشید تا ارتباط متقابل روانشناسی و جامعه را شرح دهد و معتقد بود که با به کار بستن اصول روانکاوی، به عنوان علاج مشکلات و بیماریهای فرهنگیِ بشر، راهی به سوی تحقّق یک «جامعهٔ معقول» و متعادل از لحاظ روانی خواهد یافت در این کتاب به ریشههای تفکر خودش در مورد جامعه و انسان پرداخته که بسیاری از این تفکراتش از دیدگاههای «وجودگرایی اومانیستی» مارکس نشات گرفته است.
از دیدگاه فروم و بسیاری دیگر از اندیشمندان، آرا و عقاید «مارکس» آن طور که باید درک نشده است و وی سعی دارد در این کتاب مارکس واقعی و نظریاتش را با تاکید بر جنبه های اومانیستی (انسان گرایانه) مارکس تا جایی که ممکن است به شیوه ای روان به مخاطب عرضه کند. از نظر مارکس تحقق کامل انسانیت فرد و رهاییاش از بند نیروهای اجتماعی که او را به اسارت میگیرند، مستلزم شناخت این نیروها و تغییرات اجتماعی مبتنی بر این شناخت است.
همچنان که فروم در فصل «بیگانگی» کتاب «سرشت راستین انسان» میگوید:
«او دغدغهٔ آزاد سازی انسان را از آن نوع کاری دارد که او را بردهٔ اشیا میکند. درست مثل «کی یِر کِگور» فیلسوف دانمارکی، مارکس نیز دغدغهٔ رستگاری فرد را داشت. نقد او از جامعه سرمایهداری نه از شیوه توزیع درآمد بلکه از «شیوه تولید» است؛ از این که فردیّت را تباه میکند و انسان را به بردگی میکشاند؛ و نه فقط سرمایهدار، بلکه این خود نظام سرمایهداری است که انسان – چه کارگر و چه سرمایهدار – را به وسیلهٔ اشیا و وضعیتی که ساختهٔ خودشان است، به بردگی میکشاند.»
علی محمدی _کارشناس ارشد روانشناسی
مطالب مرتبط
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=443