پرسش و پاسخ: سیر مطالعاتی یک روانشناس
پرسش:
با سلام و احترام به شما استاد عزیز
میخواهم در خصوص سیرمطالعاتی که لازم هست یک دانشجوی روانشناسی داشته باشه از شما سوال کنم.
در کانال تا جایی که مطالعه کردم اینطور متوجه شدم که هر فردی با هر رشتهای، اول از همه باید دارای مهارت تفکر نقاد و پرسشگری بشه و این نقطه شروع هست برای یادگیری هر مطلبی.
بعد از اون تاریخ اون رشته و علم لازمه حدودا تا جایی که متوجه شدم و در مورد روانشناسی اشاره کردید قبل از جهتگیریهای فلسفی و مکتبی (گرایش به روانکاوی یا یالومی شدن) به کتابهای دانشگاهی باید مسلط بشوند.
بعد از این جمعبندی حالا به عنوان و در مقام یک دانشجوی لیسانس روانشناسی میخواستم بدونم یک روانشناس تا چه حد باید فلسفه بلد باشه (حداقلی، حتی اگه علاقهمند به فلسفه زیاد نباشن) و اگه علاقمند باشه تا چه حد و در کل چه سیر مطالعاتی رو پیشنهاد میکنید؟
مطمئنم کتاب هرگنهان رو پیشنهاد میکنید اما به جز اون کتاب، در کل دقیقا مشکل من نداشتن یک نگاه کمی هست که بدونم من تا کجا فلسفه بخونم و آشنا باشم و حالا برم قدم بعد و به کتابهای تخصصیتر مثل هیلگارد مسلط بشم. البته نه اینکه دیگه موضوع فلسفه بسته بشه و دیگه فقط به کتابهای تخصصی پرداخته بشه. اما اگه نگاه پلهای داشته باشیم در پلههای اول چه قدر از فلسفه لازم هست؟
و در خصوص کتابهای تخصصی چه سیر مطالعاتی پیشنهاد میکنید؟
من خودم به این نتیجه رسیدم تسلط به کتاب هیلگارد واقعا خوب و حداقل مناسبی هست. گیجی و ناراحتی من از اینجا اوج گرفت که در ترم سوم روانشناسی کتاب فلسفه روانشناسی ماریو بونژه با ترجمه دکتر محمد جواد زارعیان به ما داده شد. که این نثر کتاب واقعا فلسفی بود و نیاز به آشنایی خیلی خوبی با فلسفه داشت (سخت نبود اما فلسفی) و حتی من که کمی (مقدار کم) از کتاب رو مطالعه رو کردم متوجه حتی اشکال ترجمه در این کتاب شدم که خب نه استاد نه مترجم انگار شاید خود این کتاب رو خوب نفهمیدند. و نگرانی دیگه کارگاههایی هست که اساتید دانشگاه برگزار میکنند با اینکه من کمی به خودم مطمئن هستم اما واقعا گاهی شک میکنم چرا دانشجوی لیسانسی که ترم سه هست باید در کارگاه انتخاب رویکرد و اینجور کارگاهها شرکت کند؟
دکتر سرگلزایی عزیز از شما به هیچ وجه انتظار ندارم در یک ایمیل به این موضوع فلسفه و روانشناسی و موضوع سیر مطالعاتی که یک روانشناس باید داشته باشه پاسخ بدید. خود این موضوع حتی میتونه عنوان یک کارگاه چندین ساعته خوب باشه که یک دانشجوی روانشناسی از کجا و چگونه باید شروع کنه؟
چه از خواندن فلسفه و چه خواندن کتابهای تخصصی و اولویت آنها. چه ادبیات و شاید حتی تاریخ.
همه این مسائل واقعا من را ناراحت میکند. با این حال از شما برای فراهم کردن بستری که حداقل بشه سوالات را بپرسیم و معضلاتمون رو بیان کنیم بسیار بسیار بسیار سپاسگزارم.
پاسخ دکتر سرگلزایی:
با سلام و احترام
من گمان میکنم ترکیب مطالعهٔ کتاب «تاریخ روانشناسی هرگنهان» و گوش دادن به فایلهای صوتی «بنیانهای فلسفی روانشناسی» که در کانال تلگرام بنده موجود است برای یک روانشناس کفایت حداقلّی در زمینهٔ فلسفه فراهم میکند.
پس از آن بسته به گرایش فرد، مطالعهٔ فلسفیاش سمت و سو پیدا می کند. مثلاً اگر روانشناسی میخواهد با رویکرد اگزیستانسیال کار کند لازم است یاسپرز، هایدگر و سارتر بخواند، اگر مایل است فرویدی کار کند باید آرای اپیکور و شوپنهاور را بداند و اگر مایل است یونگ را بفهمد باید آرای افلاطونیان، هگل و نیچه را بخواند.
در حوزهٔ تاریخ هم زیگموند فروید، کارل گوستاو یونگ و اریک فروم تأکید داشتهاند که یک رواندرمانگر باید «جریانهای تاریخی» و تأثیرشان بر روان خودش و مراجعش را بداند، گمان میکنم کتابهای «الوین تافلر» و «یووال نوح هراری» برای رسیدن به این هدف کافی باشند.
در زمینهٔ ادبیات گمان من این است که رواندرمانگر باید مورفولوژی قصه و نیز تراژدی را به خوبی بشناسد.
برای شناخت مورفولوژی قصه کتاب های ریتا شارون (Rita Charon) را پیشنهاد میکنم (که متأسفانه به فارسی ترجمه نشدهاند) ولی میتوانید در این زمینه فایلهای صوتی کلاسهای «هیپنوتیزم قصه» و «قصهدرمانی هیپنوتیزمی» بنده را (قابل تهیه از انجمن هیپنوتیزم بالینی) گوش کنید و در زمینهٔ شناخت تراژدی، کتاب «تراژدی یونان باستان» ژاکلین دورومیی (نشر قطره) را بخوانید و فایل صوتی «سفر قهرمانی» و «آناکارنینا» بنده را (قابل تهیه از مؤسسهٔ آفتاب مهر) گوش کنید.
مطالعهٔ مجموعه داستان «قصهها و غصههای اتاق درمان» بنده هم که نسخهٔ PDF اش در بخش شطحیّات سایت drsargolzaei.com موجود است برایتان جالب خواهد بود.
سبز باشید.
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=3444