نام کتاب: عطر سنبل – عطر کاج
نویسنده: فیروزه جزایری دوما
مترجم: محمد سلیمانی نیا
ناشر: نشر قصه
خانم فیروزه جزایری زنی خوزستانی هستند که در هفت سالگی همراه خانواده به آمریکا مهاجرت کردهاند و در این کتاب از تقابل فرهنگ ایرانی با فرهنگ آمریکایی سخن گفتهاند.
نام اصلی کتاب این بوده است:
Funny in Farsi: A Memoir of Growing up Iranian American
که ترجمه آن میشود: شوخی به زبان فارسی: خاطراتی از بزرگ شدن به عنوان یک ایرانی آمریکایی.
کتاب از خاطرات جداگانهای تشکیل شده که هر کدام شیرین و شنیدنیاند و موضوعات متنوعی دارند: از روز اول مدرسه یک کودک ایرانی که به آمریکا برده شده گرفته تا مراسم عروسی همان دختر در بزرگسالی با یک مرد فرانسوی و سرگیجه بین رسوم ایرانی مراسم ازدواج و آداب فرانسوی آن.
گرچه خاطرات این کتاب مربوط به یک فرد، یک خانواده یا حداکثر یک نسل از ایرانیان مهاجر است، اما به اعتقاد من این کتاب منبع ارزشمندی است از نحوه مواجهه ایرانیان با غرب به طور عام و با ایالات متحده آمریکا به طور خاص و از این حیث مخزن اطلاعات ارزشمندی است در باب روانشناسی اجتماعی ایرانیان.
در این کتاب میبینیم که خانواده فیروزه مواجههای «صفر-صدی» با فرهنگ آمریکایی دارند: از یک سو هر هفته به «دیسنی لند» میروند و از سوی دیگر لب به «هات داگ» نمیزنند زیرا ترجمه تحت اللفظی آن برایشان مفهوم «سگ داغ» را تداعی میکند، از سویی همه کنسروهای غذایی را امتحان میکنند و از طرف دیگر برای تسلط به زبان انگلیسی تلاش نمیکنند!
این طرز مواجهه خانواده فیروزه یادآور مواجهه «صفر-صدی» ایرانیان با غرب است که از طیفی بین غربزدگی تا غربستیزی نوسان میکند.
گروهی از ایرانیان چنان مفتون و مسحور فرهنگ آمریکایی می شوند که در مکالمه روزمره با جمعی ایرانی مکرراً و به تعمّد از واژهها و اصطلاحات انگلیسی استفاده میکنند و گروه دیگر آمریکا را شیطان بزرگ و ام الفساد زمان میدانند و همه فیلسوفان و نظریهپردازان آمریکا را صهیونیست و وابسته به فراماسونری!
یادم می آید چند سال قبل مراجعی داشتم که در دانشگاه فلسفه میخواند. از او چیزی راجع به «چامسکی» پرسیدم (که اتفاقأ هم منتقد صهیونیسم است و هم منتقد سیاست خارجی آمریکا) و او پاسخ داد:
«من وقتم را صرف فلسفه غرب نمیکنم، آخرش پوچی و بازی با کلمات است!»
از او پرسیدم کدام بخش از فلسفه غرب را این گونه ارزیابی میکنی و او پاسخ داد: من نخواندهام، استاد فلانی گفتهاند!
چنین سبک مواجههای را در بخش مهمی از نظریهپردازان و سیاستگزاران ایرانی هم میبینیم، گروهی که حتی خود را کارشناس مسائل آمریکا میدانند و در دستگاههای رسمی جایگاههای کلیدی دارند، نگاهی گزینشی به آمریکا دارند. کتابهای متعددی از محصولات این دستگاههای فرهنگی خواندهام که آمریکا را باتلاقی از دروغ و دغل و فساد اخلاقی و رسواییهای مالی ترسیم کردهاند و اتفاقأ بعضی از این کتابها با بودجه عمومی با تیراژ بالای یکصد هزار جلد چاپ شده و در کتاب خانههای عمومی کشور توزیع شدهاند!
در مقابل هم با نسلی از غربزدگان مواجهیم که همچون «جاستین بیبر» لباس میپوشند، همچون «باب مارلی» ماری جوآنا میکشند و ژست معترض بودن «پینک فلوید» را به جای معترض بودن عملی بر میگزینند.
در هنگام خندیدن به داستانهای جذاب و شیرین فیروزه جزایری خوب است به این مصداقهای جمعی و ملّی مواجهه ایرانیان با غرب هم توجه کنیم.
دکترمحمدرضا سرگلزایی_روانپزشک
مطالب مرتبط
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=511
ادامه خواندن