نام کتاب: فلسفه ترس
نویسنده: لارس اسوندسن
مترجم: خشایار دیهیمی
ناشر: نشر گمان
«لارس اسوندسن»، فیلسوف ۴۸ساله نروژی را با کتابهای فلسفیاش میشناشند، او درباره سادهترین اصول زندگی مینویسد، مباحثی مانند ترس، ملال و تنهایی. این نویسنده نوروژی در کتاب «فلسفه ترس» چیستی و ماهیت ترس را از منظرهای گوناگون مورد بررسی قرارمیدهد و به مخاطبانش کمک میکند تا از «جهان ترس» بیرون بایستند و از آنسوی مرزها بهاین سرزمین نگاه بیندازند.
«اسوندسون» معتقداست، برای بهبود کیفیت زندگی باید همه پدیدهها را از منظر ترس مورد بررسی قرار داد. در زمانهای که انتظار میرود بیش از هر دورهای، رفاه و امنیت را بر زندگی اجتماعی بشر حاکم باشد، این موضوع که ترس بیش از هر عصری بر زندگی انسان سایه افکنده، نیاز به «کالبدشکافی» این پدیده را ضروری میکند.
در سیاستهای عصر امروز، ایجاد احساس ترس که همواره بهعنوان یکی از ابزارهای مهم قدرت بهشمار میرود، به ارزش و فرهنگ تبدیل شدهاست، بهطوری که بسیاری از ما بدون «شیشه کبود» ترس، نمیتوانیم نگاه دیگری به جهان داشتهباشیم و با اغراق و فاجعهسازی پدیدههایی که میزان وهمآلود بودن و خطرآمیز بودنشان هیچوقت راستیآزمایی نشدهاست، زندگی را بهکام خود تلخ کردهایم.
«اسوندسن» علاوهبر آنکه فلسفی فکر میکند، برای واکاوی مفهوم ترس، در حوزههای دیگری مانند ادبیات، سیاست، جامعهشناسی، روانشناسی و علوم زیستی هم ورود کرده و ماهیت این پدیده را تحلیل میکند. او به خواننده میآموزد که چگونه میتوان بهجای گریختن یا ازبینبردن هراس، با آن مانوس شد و از ترس برای پیشرفت استفاده کرد.
استاد دانشگاه برگن نروژ، به مخاطبان خود نشان میدهد، که چگونه «ترس» میتواند مانند «عشق» جذاب باشد، او با نگاهی برونفلسفی، جذابیت ترس را در زندگی مورد بررسی قرار میدهد، اینکه:
«ترس چگونه به جهان رنگ میدهد، ترس همخانواده کنجکاوی است و جهان بدون ترس جهانی غیر قابلتحمل و ملالآور است.»
همچنین پروفسور اسوندسن با تکیه بر مفهوم فلسفی «زیباییشناسی چیزهای زشت» به ما میآموزد، که چگونه از پدیدههای دفعکنندهای مانند ترس، جاذبهها را بیرون بکشیم و بهنقل از «ارسطو» مینویسد:
«پدیدهای دردآور و رنجآفرین را وقتی وفادارانه و موبهمو، مورد موشکافی قراردهیم، میبینیم که به ما لذت میبخشند و بهوجدمان میآورند، این همان معنی «تراژدی» است که از طریق ترس میتواند احساسات ما را پالایش دهد و تطهیر کند.»
نویسنده کتاب «فلسفه ترس» در بخشهای دیگر از ترس اجتماعی و رواج «بیاعتمادی» بهعنوان یکی از تبعات فرهنگ ترس در زمانه امروز میگوید، اینکه چگونه اپیدمی ترس در یک جامعه پایههای همبستگی و اعتماد را سست میکند و امکان کارآمدی و پیشرفت یک جامعه را تنزل میبخشد، چرا که بهباور اسوندسن، جامعه متکیبهخود، جامعهای است که همه به یکدیگر اعتماد و اطمینان دارند .
«سیاست ترس» از دیگر مباحث خواندنی در کتاب اسوندسن است. او ترس را به عنوان قدیمیترین ابزار قدرت معرفی میکند، و از قول فیلسوفانی همچون «ماکیاولی» و «توماس هابز» مباحثی را نقل میکند که نشانمیدهد، چگونه دیکتاتوریها، مشروعیت حکومت خود را با شیوه «ترس از خشونت» بنا میکنند و زمام امور را در دست میگیرند.
و در نهایت این فیلسوف نروژی «فراسوی ترس» را نیز برای ما ترسیم میکند و بر این باور است: «تا زمانیکه ترس ابزاری برای سودجویی رسانههای جمعی و قدرتطلبی حاکمان باشد، تقریبا محال است بتوان سناریوهای وحشت را بهگونهای دیگر و با قلم انسانگرایانه نوشت و به پیشرفت و بهبود اوضاع فکرکرد.
در فرهنگ «ترس» و فرهنگ «قربانینمایی»، پیشرفت محال است و وظیفه ما این است که اجازهندهیم دنیای نمادین، تجربه بلافصل ما با پدیدهها را بهطور کامل از بین ببرد و ترسهای خیالی و غیرحقیقی را با تجربههای واقعی تاخت بزند.
مریم بهریان – دانشجوی دکتری روانشناسی
.
مطالب مرتبط
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=602