فمینیسم شترمرغی
«رضاجاوید» درمقدمه کتاب «صادق هدایت، تاریخ و تراژدی» مینویسد:
«تاریخ ما، سرود آفتابپرستها و شترمرغهای شرقی در بیابانهای بیکران است. زبان در این هستیشناسی به عجزی همواره فزاینده برای تبیین و بازنمایی امور واقعی میرسد. این امر بیش از هرکجا در زبان شاعرانه فرهنگ ما نمود پیدا میکند، زبانی که در دنیای سنت توانست تفسیر را جایگزین تغییر کند. بازی مفاهیم و استعارهها، مجازها و تمثیل، آن چنان شیدایمان میکند که زخمهای تاریخ را از یاد ببریم…»
در این عبارت دو بخش آن، مورد تأکید من در این یادداشت است. یکی الگوی شترمرغی فرهنگی ما و دیگری استفاده نادرست یا سوءاستفاده از واژهها.
آسیبشناسی
فمینیسم در فرهنگ (بیفرهنگی!) جامعه ما سرنوشتی همچون دیگر واژگانی پیدا کرده که «نابجا» مورد استفاده قرار میگیرند: عشق، عرفان، فلسفه، مارکسیسم و توسعه اقتصادی! پایه فکری نهضت فمینیسم باور داشتن به توانمندی و صلاحیت زنان برای مشارکت برابر با مردان در مدیریت اجتماع است.
نهضت فمینیسم در غرب تنها براساس یک مانیفست (شعارگونه) پیش نرفت، بلکه در کنار این مرامنامه، زنان «تلاش کردند» صلاحیت و توانمندی خود را در عرصههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بهثبات رسانند.
طبعا این تلاش کار ساده ای نبود و نخواهد بود چرا که زنان باید در یک «رقابت نابرابر» وارد شوند و بهرغم وجود فرصتهای بیشتر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای مردان، صلاحیت برابر خود را اثبات کنند. شاید اگر نام این تلاش را «جهاد» بگذارم بار روانی آن به آنچه در ذهن دارم نزدیکتر شود.
زنانی میتوانند مدعی فمینیست بودن (زنباوری) باشند که بتوانند با بالابردن دانش اقتصادی و مهارت فنی خود کارآفرین و ثروتآفرین باشند. چگونه ممکن است زنی که گذران اقتصادی او بر پایه «مهریه» و «نفقه» است ادعای فمینیست بودن کند؟!
فرهنگ «مردسالاری» در ازدواج مبتنی بر دوگانه «تمکین نفقه» تجلی پیدا میکند. معنای «تمکین» این است که لازم است زن در اغلب امور بهطور عام و در رابطه جنسی بهطور خاص از شوهرش اطاعت کرده و رضایت او را جلب کند. معنای «نفقه» هم ایناست که مرد لازم است مخارج اساسی و ضروری زندگی همسرش را تأمین کند و در واقع بابت آن اطاعت به او مزد بدهد.
امروز در جامعه شترمرغی ما ازدواج مردسالارانه به شکل «مثلهشده» در جریان است. اینکه میگویم مثله شده بهاین خاطر است که مردان «امروزی» بخش تمکین آن را میپسندند و بخش نفقه را نمیپسندند و زنان «امروزی» بخش نفقه را میپسندند و بخش تمکین را نه! زنی که از شوهرش «نفقه» میگیرد تا اتوموبیلی بخرد و با آن جایی برود که شوهرش رضایت و موافقت ندارد نمونهای از فمینیسم شترمرغی است همانطور که مردی که در خانه نشسته تا به علایق هنریاش بپردازد و همسرش را که بار اقتصادی خانه را به دوش دارد بابت یک ساعت دیر رسیدن به خانه بازخواست میکند دچار مردسالاری شترمرغی است.
راهحلها
اولین گام برای زنباوری جهادی این است که زنها به اوضاع کلان اقتصادی و سیاسی نظر داشته باشند و خود را «به روز» و تحلیلگر نگه دارند- زنان زنباور باید به «استقلال اقتصادی» برسند. طبعا اقتصاد دو بخش دارد: درآمد و هزینه.
زنان زنباور باید هزینههای خود را پایین بیاورند و درآمد خود را افزایش دهند. پیش از این در مقاله دیگری در همین سایت تحت عنوان «آیا فمینیسم بدون سوسیالیسم ممکن است؟» به این مهم اشاره کردهام که نظام سرمایهسالار (کاپیتالیسم) هیچگاه زنباور نبوده و نخواهدبود. الگوی سرمایهسالار با هزینهکردن زنانی که «یک لباس را در دو مهمانی نمیپوشند» قطعا با اقتصاد فمینیستی جور در نمیآید. علاوه بر کاهش هزینهها زنان زنباور باید مهارتهای خود را افزایش دهند و از مصرفکنندگی صرف به تولیدکنندگی ارتقاء پیداکنند.
پس از رسیدن به استقلال اقتصادی، زنان زنباور باید به تشکیل تشکلهای مستقل اقدام کنند. تشکلهایی که به هیچکدام از نهادهای مردسالار چه از نظر ایدئولوژیک، چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی وابسته نباشند و بتوانند با «نقد کارشناسانه» و سازماندهی «فعالیتهای مدنی» نهادهای مردسالار را به چالش بکشانند. من بهطور قطع زنباوری را گام بزرگی در جهت توسعه متوازن کشورمان در تمام عرصههای سیاسی – فرهنگی و اقتصادی میدانم و از آن سو به نمایش شترمرغی شبه فمینیستهایی که اوج آرمانشان «نفقه بدون تمکین» است به تلخی پوزخند میزنم!
دکتر محمدرضا سرگلزایی – روانپزشک
پینوشت:
کتاب رضا جاوید با عنوان «صادق هدایت، تاریخ و تراژدی» توسط نشر نی در سال 1388 منتشر شدهاست.
مطالب مرتبط
Photo From: fineartamerica.com
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=151