مطالعهی تاریخ: روانکاوی جمعی
مدتی پیش که جلسهی تحلیل فیلم «سنگ صبور- عتیق رحیمی» را داشتیم، دیدم این فیلمساز برجستهی افغان چه زیبا دو مقولهی «روانکاوی» برای فرد و «مرور تاریخ» برای جامعه را به موازات هم پیش برده است.
زنی در اسارت الگوهای خانوادگی با نگاهی دوباره به زندگیش روی پای خود میایستد و ملتی در اسارت «تکرار تاریخ» هم با خواندن تاریخ میتواند درمان شود.
سرانهی مطالعه در ایران بسیار پایین است، کمتر از نصف سرانهی مطالعه در ترکیه و مالزی و کمتر از یک دهم سرانهی مطالعه در ژاپن و آلمان!
در واقع ملت ما همچون بیماری است که از خوردن دارویش اجتناب میکند! این که در سبد خانوار به ندرت کتاب میبینیم هم بیش از آن که دلیل اقتصادی داشته باشد دلیل فرهنگی دارد، خیلی چیزها هست که میتواند حذف شود و کتاب جایش را بگیرد.
قیمت یک کتاب برابر است با قیمت یک شارژ ایرانسل!
غم این خفتهی چند، خواب در چشم ترم میشکند!
متأسفانه شبکههای اجتماعی هم در ایران، سهم کتابخوانی را از وقت روزانهی مردم باز هم کمتر کردهاند، حالا دیگر تحصیلکردهها هم بهجای کتاب به صفحهی موبایلشان زل زدهاند و وقتشان را صرف تلگرام میکنند!
به هر حال اگر کسی را پیدا کردید که هنوز کتاب در زندگیش حضور پر رنگی دارد به او توصیه کنید که هر حرفه و تخصصی دارد خواندن تاریخ را از یاد نبرد، مخصوصأ خواندن تاریخ معاصر ایران را.
برای خواندن تاریخ معاصر ایران چند کتاب به شما معرفی میکنم: «ناگفتهها» از مهدی عراقی- «آخرین فریادها در آخرین روزها» از دکتر ابراهیم یزدی-«از کاخ شاه تا زندان اوین» از احسان نراقی و «ایران، روایتی که ناتمام ماند» از محمد حسنین هیکل.
ویژگی این چهار کتاب این است که از چهار زاویهی کاملا متفاوت و با چهار شیوه تحلیل به وقایع یکسانی مینگرند و خواندن این دیدگاههای متفاوت کمک میکند که ذهن ما با نگاهی تحلیلی به گذشتهی مشترکمان بنگرد.
دکترمحمدرضاسرگلزایی – روانپزشک
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=309