نام کتاب: میدل مارچ
نویسنده: جورج الیوت (ماری آن اوانز)
مترجم: مینا سرابی
انتشارات: دنیای نو – ۱۳۸۲
.
رمان میدل مارچ در سال ۱۸۷۱ در انگلستان منتشر شده است و مربوط به زندگی شهرستانی در بریتانیای «عصر ویکتوریایی» است. رمان تم (theme) روانشناسانه دارد و ماده مناسبی است برای تحلیل راجع به تیپهای شخصیتی، در عین حال که میتوانیم یکی از زمینههای مهم این قصه را «اخلاقیات» بدانیم.
شخصیت محوری قصه دختری بهنام «دورتا بروک» است که دغدغه اصلی او «درست زندگی کردن» است. او گرچه تحت سرپرستی مردی متمول است ولی زندگیاش را وقت فعالیتهای اصلاحی اجتماعی و امور عامالمنفعه کرده است.
مشکل از جایی شروع میشود که دورتا تلاش میکند در ازدواج هم نگاهی «وظیفهمدار» داشته باشد. او تصمیم به ازدواج با مردی بهنام «کازوبون» میگیرد که درس الهیات خوانده است و سرگرم پروژهای خیالی است برای نوشتن کتاب «کلید همه اساطیر». این مرد از دورتا خیلی بزرگتر است و به تعبیری ازدواج دورتا با کازوبون ازدواج با یک «پدر نماد» است.
نویسنده «میدل مارچ» به لطافت ما را با این مساله مواجه میسازد که زندگی اخلاقی تحتتاثیر باورها شکل نمیگیرد بلکه به وضعیت روانشناختی ما متکی است. کازوبون درس کشیشی خوانده است و ادعای فرهیختگی دارد اما شخصیتی خودمحور، حسود، تنگنظر و نامهربان است.
وقتی دورتا به خانه کازوبون میرود در مییابد که انتخابش اشتباه بوده است زیرا وقتی انسانها ارتباطی «با فاصله» دارند گفتهها و ادعاها مانع از لمس واقعیتشان میشوند، ارتباط «بیفاصله» است که صدق و کذب حرفها را آشکار میسازد.
.
از حیث «تحلیل آرکه تایپی» میتوانیم تیپ شخصیت دورتا را «پرسفونی» و تیم شخصیت کازوبون را «هادسی» ارزیابی کنیم و ازدواج آنها را تکرار اسطوره «ربوده شدن پرسفون توسط هادس» ببینیم، بنمایهای که در داستان «کیمیا خاتون» سعیده قدس و بسیاری از داستانهای کهن همچون «دیو و دلبر» و «خانم طلا» هم دیده میشود.
نویسنده کتاب میدل مارچ در شخصیتهای اصلی، قصه «تیپهای روانشناختی» را معرفی میکند، پس از آن رفتار آنها بر اساس تیپ روانشناختی شان تعیین میشود. عاشقپیشگی و هنرمندی دیونیزوسی لادیزلا، ایثارگری و مهربانی هستیایی مری گارت، جاهطلبی و شتاب زئوسی دکتر لایدگیت و خوشگذرانی و لاابالیگری هرمسی فرد وینسی نمونههای «آرکه تایپی» جالبی هستند که نشان میدهند که خانم «ماری آن اوانز» اعتقاد دارد سبک زندگی ما را چیزی عمیقتر از باورهای مذهبی یا آموختههای علمی تعیین میکند. شاید در این نگرش رگههایی از «جبرگرایی» نیز مشهود باشد.
از آنجا که در این رمان با شکلگیری چند خواستگاری، نامزدی و ازدواج مواجهیم، میتوان «کالبدشکافی آرکهتایپی ازدواجها» را نیز در این قصه پیدا کرد. این کتاب میتواند محور گفتگوهای روانشناختی، اجتماعی و اخلاقی در «مهمانیهای فرهنگی» قرار گیرد.
دکتر محمدرضا سرگلزایی _ روانپزشک
.
مطالب مرتبط
- خانم سرگرد باربارا
- رمزگشایی نمادها در داستان پینوکیو
- تعهد اجتماعی هنر و ادبیات، نقد داستان فیلم رگ خواب و خشونت علیه زنان
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=11638