نقصهای فردی و مسئولیت اجتماعی
همه ما انسانها نقص هایی داریم. برخی از این نقصها جسمانی هستند، برخی روانی و برخی اخلاقی.
لازم است هر فردی این «پاشنه آشیل» یا «چشم اسفندیار» خود را بشناسد تا از آن سوراخ بارها گزیده نشود اما بعضی افراد آگاهی به این پاشنه آشیل در خودشان یا دیگران را تبدیل به مانعی میکنند در برابر کنش اجتماعی. گویا این افراد اعتقاد دارند که تنها افراد کامل و بینقص دارای مسئولیت اصلاح و ارتقاء اجتماع هستند! اما من باور دارم که رشد روانی و مشارکت اجتماعی جداییناپذیر و درهمتنیدهاند. معتکف صومعه سکوت شدن با این توجیه که من تا خود را تزکیه نکردهام حق ندارم به دیگران اعتراض کنم همانقدر آسیبرسان است که غرق شدن در رودخانه پرتلاطم فعالیت سیاسی و اجتماعی با این توجیه که در این شرایط فرصتی برای خودسازی معنوی و درمان روانشناختی نیست.
«اینیاتسیو سیلونه» نویسنده مبارز ایتالیایی در کتاب «نان و شراب» (با ترجمه محمد قاضی) دو فرد را در مقابل هم مینشاند که هر کدام در یکی از این دو آسیب فرو غلطیده است:
«پیترو سپینا» مبارزی سوسیالیست است که علیه فاشیسم موسولینی مبارزه میکند و چنان غرق در مبارزه است که با زندگی درونی، روانی و معنوی قطع ارتباط کردهاست، در مقابل «کریستینا» دختر جوانی است که خود را در انزوا و اعتزال عارفانه محصور کرده و کاری به کار جریانات سیاسی ندارد. دیدار پیترو سپینا و کریستینا سرانجام مبارکی دارد، پیترو درمییابد که مبارزه اجتماعی نباید او را از کاوش روانشناختی و سلوک معنوی دور کند و کریستینا در مییابد که یک راهبه و قدیسه هم باید درگیر «کوران حوادث» گردد.
کتاب نان و شراب اجازه چاپ جدید ندارد، امیدوارم چاپهای قدیمی این کتاب را بیابید.
دکتر محمدرضا سرگلزایی – روانپزشک
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=312
این مطلب به زبانهای English در دسترس است