نیاز اجتماعی انسان
«دین اورنیش» Dean Ornish متخصص قلب در امریکا، کتابی به نام Love & Survival نوشتهاند که به فارسی تحت عنوان «عشق و زندگی» ترجمه شده (ترجمه ابوالقاسم پوزش- انتشارات دانشگاه فردوسی- شماره 383) ایشان بهعنوان یک طبیب کیفیت و کمیت ارتباط را بررسی کرده و اینکه یک ارتباط در سلامتی جسمانی چقدر موثر است.
در این کتاب به حجم زیادی از پژوهشهای علمی برخورد میکنید که این پژوهشها نشان میدهد ما انسانها همان طور که برای سالمبودن به غذای خوب نیاز داریم، به هوای خوب نیاز داریم، به آب آشامیدنی پاک نیاز داریم، به ارتباطات خوب هم برای سالم بودن احتیاج داریم.
یعنی نه تنها اگر ارتباطات رضایتبخش در زندگی نداشته باشیم از نظر روانی، هیجانی، احساسی حال بدی داریم، بلکه از نظر جسمانی هم دچار مشکلات جسمانی و بیماریها میشویم.
یکی از این تحقیقات این بود که قبل از دوره اپیدمی سرما خوردگی، به دو گروه داوطلب پرسشنامههایی را میدهند؛ یک گروهی که کمتر از چهار ارتباط در زندگیشان دارند، و گروه دوم کسانی که بیش از چهار ارتباط در زندگیشان دارند. (یعنی کمیت ارتباط دوستانه را بررسی میکنند). بعد از مطالعه میبینند کسانی که بیش از چهار ارتباط صمیمانه در زندگیشان دارند یک چهارم کمتر از گروه دیگر دچار بیماری سرما خوردگی میشوند. یعنی گر چه بیماری سرما خوردگی یک بیماری کاملا ویروسی است، اما ارتباطهای ما میتواند در ابتلای ما نقش داشته باشد.
چگونگی این مسئله به میزان ساخت ایمونوگلوبولین Aمربوط است، ایمونوگلوبولین A پادتنی است در حلق و بینی ما که از عفونت ویروسی پیشگیری میکند. و میزان ساخت این ایمونوگلوبولین بستگی دارد به روابط بین فردی ما که با یکدیگر داریم.
در تحقیق دیگری یک سری زوجها را برای اینکه کیفیت رابطهشان را بفهمند، تحت یک سری تست فرافکن قرار دادند. (یک تست projective) یک نقاشی از دونفر که در پارک بودند را نشان دادند و گفتند که شما یک داستان بسازید که این دو نفر دارند به یکدیگر چه میگویند.
بر اساس حدس اینکه آن دو نفر دارند چه بهم میگویند کیفیت رابطهای که در آن هستند را ارزیابی کردند، یعنی رابطهشان را فرافکنی میکنند. و بر این اساس افراد را به دو دسته تقسیم میکردند، گروهی که روابطشان با یارشان رضایت بخش است و گروه دیگر کسانی که رضایتبخش نیست. آن هایی که روابط غیر رضایتبخش داشتند شش برابر بیشتر دچار بیماری ویروسی در زمان اپیدمی شده بودند.
بنابراین چه کیفیت رابطه (رضایت بخش بودن و یا نبودن آن) و چه کمیت رابطه (یعنی تعداد روابط صمیمانهای که ما با دیگران داریم) در ابتلای ما به بیماری ویروسی نقش، دارد.
در این کتاب تحقیق دیگری را که اشاره کرده، این است که دو گروه داوطلب فیلم نگاه میکنند. یک گروه فیلمی را نگاه میکنند که از روابط بین فردی چیزی در آن نیست. و یک سری از داوطلبها فیلمی را نگاه میکنند که راجع به کمکهای «مادر ترزا» است، یعنی راجع به عواطف انسانی – محبت و بخشندگی که در یک رابطه میتواند باشد، از هر دو گروه قبل از تماشای فیلم و بعد از تماشای فیلم خنثی بزاق دهانشان را تست میکنند، گروهی که فیلم خنثی را نگاه کرده بودند طبیعتا تفاوتی هم در بزاق دهانشان نبود. در حالی که گروهی که فیلم محبتها و بخشندگیهای مادر ترزا را نگاه کرده بودند ایمونوگلوبولین A دهانشان چند برابر شده بود.
یعنی حتی تماشا کردن فیلم محبتآمیز میتواند بعضی از ما آدمها را در مقابل بعضی بیماریها بهصورت طبیعی واکسینه کند.
باز در یک تحقیق دیگر پسرهایی را که تازه وارد دانشگاه هاروارد شده بودند، در یک پرسشنامه رابطهشان را با پدرشان ارزیابی کرده بودند. و بر آن اساس تقسیم کرده بودند به یک گروهی که رابطهشان توأم با صمیمت است و گروهی که رابطهای پر از تنش وجود دارد و بیست سال بعد در سن چهل سالگی آنها را بررسی کردهبودند و باز دیدند که میزان ابتلاء اینها به بیماری زخم اثنی عشر در چهل سالگی یک ارتباط معنیداری دارد با رابطه آنها با پدرشان در بیست سال پیش. به این ترتیب رابطه یک نوجوان پسر میتواند در بیماریهایی که بیست سال بعد پیدا می کند نقش داشته باشد.
در تحقیقی در مورد زنانی که سرطان پستان داشتند، عمل جراحی و بعد هم رادیو تراپی شده بودند را به دو گروه تقسیم کردند، یک گروه که فقط درمان طبی دریافت کرده بودند و یک گروه که بعد از این اقدامات درمانی در طی جلساتی دور هم جمع میشدند و یک رابطه صمیمانه داشتند (که دین اورنیش به آن میگوید عقده دل گشایی – درد دل کردن، منتها درد دل کردن با کسانی که در آینده از اطلاعاتی که میگیرند سوء استفاده نمیکنند) یک گروهی که تنها ارتباطی که دارند این است که هفتهای دو بار دور هم جمع میشوند و اسرارشان، درد دل هایشان، راز هایشان را با جمع در میان میگذارند. این گروه دوم طول عمرشان 18 ماه بیشتر از طول عمر گروهی بوده است که چنین تجربهای را نداشتند.
تعداد بسیار زیادی از این نوع پژوهشها در این کتاب آمده که نشان میدهد ما انسانها حیواناتی کاملآ اجتماعی هستیم. به این معنا که سلامت جسمانی ما هم اساسآ در انزوا و تنهایی قابل تامین نیست. بنابراین جدا از جنبه های روانپزشکی، حتی اگر بخواهیم از نظر جسمانی بدنی سالم داشته باشیم باید به روابط بین فردیمان هم توجه کنیم که رابطه سالم داشته باشیم.
دکتر محمدرضا سرگلزایی _ روانپزشک
مطالب مرتبط
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=109