نام کتاب: کوزهای از آب بحر (بازخوانی درسهای مثنوی برای زندگی امروز)
نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی
انتشارات: بهار سبز- چاپ دوّم- ۱۳۹۶
از مقدمهٔ کتاب: «علاقهٔ عاطفی من به تصوّف و مولانا انگیزهٔ نوشتن کتاب کوزهای از آب بحر بود». امّا اکنون بر این باورم که جامعهٔ ما امروز بیشتر به اخلاق شهروندی مبتنی بر عقلانیّت نیاز دارد تا تفکّر عرفانی لذا مایلم نگرانیهای خود را در این باره با شما در میان بگذارم.
اوّل اینكه برداشت من این است كه جوّزدگی و مدگرایی در بین اقشار تحصیلكرده ما هم همچون قشر کم سواد شیوع بالایی دارد و گاهی ژست مثنویخوانی و مولاناشناسی در میان ما مُد میشود. نشانهٔ این جوّزدگی و ژست، نوعی تعصب نسبت به مولاناست. بهگونهای كه انگار مولانا هر چه گفته، درست است و اندیشه او تراز و شاقول رشد روانی و معنوی است.»
دوّم اینكه اغلب مولانا دوستان، هندسه معرفتی مولانا را به طور كامل نمیشناسند و به دلخواه، پارهای از اندیشههای مولانا را چنان سرهم میكنند كه به یک هندسه معرفتی جدید و متفاوت میرسند. مولانایی كه مولانا دوستان امروزی میشناسند یک عارف اهل مدارا، یک هنرمند خلاق و یک قصهگوی شیرین سخن است. امّا مولانا «به رندی» از ابزار هنر و قصهگویی برای القاء یک نظام باور استفاده میكند؛ نظام باوری كه از نظر اخلاقی مبتنی بر كفّ نفس رواقیگری استوار است و از نظر مذهبی بر اطاعت بیچون و چرا از ولی امر و از نظر شناخت بر وحیمداری.
پروتستانیسم اسلامی مبتنی بر «دین داری تجربت اندیش» پیام اصلی مولانا نیست، بلكه مولانا به مذهبی معتقد است كه در آن خواص، وحی دریافت میكنند و عوام اطاعت میكنند:
عقل عقلند اولیاء و عقلها
بر مثال اشتران تا انتها!
از هندسهٔ معرفتی مولانا نمیتوان «مردم سالاری دینی» را بیرون كشید.
نتیجه این كه اگر قرار است مثنوی خوانی و مولانا شناسی داشته باشیم، لازم است با دید نقد به این میراث فرهنگیمان نگاه كنیم و همان طور كه ارمغانهای اندیشه مولانا را گرامی میداریم، آسیبهای اندیشه او برای جامعه خودمان را هم در نظر داشته باشیم.
دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
مطالب مرتبط
- کتاب حرفهایی برای امروزیها
- کتاب بفرمایید… نوبت شماست
- یادداشتهای یک روانپزشک
- جنون قدرت و قدرت نامشروع
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=419