یونگ و فاشیسم
زمانیکه فاشیستها در آلمان و اتریش رویکارآمدند، «کارل گوستاو یونگ» روانپزشک سوییسی، بهقدرترسیدن آنها را یک پدیده مذهبی دانست و اسم این پدیده را «مذهب اوباش» نهاد!
فاشیستها بر شانههای اوباش سوار میشوند: تکنیک موفقیت آنها این است که یک مذهب جدید خلقمیکنند؛ مذهبی که در آن اطاعت از پیشوا تنها شرط رستگاری است!
در مذهب خلقشده توسط فاشیستها برخلاف اغلب مذاهب رایج عالم، نیازی به پرهیزکاری، پارسایی، دروننگری و ارتباط شخصی با الوهیت وجود ندارد. همه آیینهای مذهبی در مناسک جمعی و با شور و غلیان هیجانات صورتمیگیرد:
مراسم رژه، گردهماییهای عظیم خیابانی، تکاندادن پرچمها و بهبازوبستن بازوبندهایی که عضویت در آیین پیشوا را نشانمیدهند.
اوباش کسانی هستند که فاقد یک هویت فردی و یک نظام ارزشی درونی هستند. آنها نه تمایل به پارسایی و انضباط دارند و نه توان دروننگری و گوشهگیری و اعتکاف؛ پس برای چنین کسانی که همیشه دچار احساس گناه و احساس حقارت عمیق بودهاند مذهب فاشیستها نور امید و رستگاری است:
«بهجای سکوت شعار بدهید و فریاد بزنید، بهجای تنهایی برای شما اعتکاف گروهی فراهم میکنیم و بهجای ارتباط درونی با الوهیت، یک ارتباط جمعی با پیشوا را بهشما پیشنهاد میکنیم.»
فاشیستها به اوباش «اعتمادبهنفس» میدهند، به آنها وعده «تعمید» و «رستگاری» میدهند و این همان چیزی است که اوباش به آن نیاز دارند.
اینچنین است که فاشیستها بهراحتی لشگری از اوباش فراهم میآورند، لشگری که خشونت را عبادت میداند و همچون یک ماشین غولپیکر ارعاب و سرکوب بهپیش میرود.
هیتلر راجع به نژاد بسیار حساس است اما آموزههای نژادی او پر از تناقض و بهلحاظ علمی بیاساس است. مفهوم نژاد هرگز تعریف نمیشود. مردم، نژاد، قبیله، گونه و ملت تقریبا بهیکمعنا بهکار میروند! گرچه او مساله نژادی را «کلید تاریخ جهان» میداند، واقعیات زیستشناسی و ژنتیک ربطی به او ندارند. نظریه او منحصرا در خدمت تبیین و توجیه نفرت و تعصب پیروانش نسبت به «دیگران» قرار دارد.
هم چنیناست یهودیستیزی هیتلر: هیتلر همه دشمنانش را بدون استثنا یهودی میداند. «دموکراسی» و «جامعه ملل»، «صلحطلبی»، «مارکسیسم» و «هنر مدرن» همه از ابداعات یهودیت بینالمللی هستند! بههمین دلیل بین اوباش و پیشوا یک تفاهم عمیق ایجاد میشود. هیتلر علیه همه نهادهای مدرن اعلام جنگ میکند، نهادهایی که برای اوباش غیرقابل درک و ثقیل هستند، پس هیتلر به اوباش این پیام را میدهد:
آنچه برای شما غیرقابل فهم است، بد است، نابودش کنید!
حزب نازی در انتخابات ۱۹۳۲ پیروز شد، در ۱۰می ۱۹۳۳ مراسم کتابسوزان در برلین برگزار و در ۱۱آوریل ۱۹۳۳ «پاکسازی» موزهها و گالریها آغاز شد! هیتلر در ۱۹۳۹ کشور آلمان را وارد جنگی بدسرانجام کرد. جنگی که پس از ۶ سال تخریب و کشتار با نابودی کشور و خودکشی پیشوا پایان یافت!
پینوشت:
منبع اطلاعات فوق کتابهای زیر هستند:
- اندیشه یونگ «ریچارد بیلسکر» ترجمه حسین پاینده – انتشارات آشیان
- هنر مدرنیسم «ساندرو بکولا» ترجمه رویین پاکباز و همکاران – انتشارات فرهنگ معاصر
دکتر محمد رضا سرگلزایی ـ روانپزشک
.
مطالب مرتبط
Photo From: britannica.com
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=167
این مطلب به زبانهای English در دسترس است