نام کتاب: مغلطه (راهنمای درست اندیشیدن)
نویسنده: جمی وایت Jamie Whyte
مترجم: مریم تقدیسی
ناشر: ققنوس – ۱۳۹۵
«مراقب سرایت اظهار نظرهای کارشناسی باشید. این اتفاق زمانی رخ میدهد که کسی را که در زمینهای کارشناس است به عنوان منبعی موثق در زمینهای کاملأ متفاوت با تخصصش به شما معرفی میکنند».
مثلأ به نظرات انیشتین حتی اگر در زمینههای کاملأ بیربط با دنیای فیزیک باشند توجهی خاص میشود. از افراد بسیاری شنیدهام که اکثر ما فقط از ده درصد قابلیت مغزمان استفاده میکنیم.
وقتی از آن ها میپرسم که چرا باید چنین چیزی را باور کنم میگویند چون انیشتین این طور گفته است. این که او چه طور در جایگاهی قرار داشته که بتواند چنین نظری بدهد برای کسی روشن نیست.
کسی نمی تواند منکر هوش فوق العاده انیشتین شود ولی انیشتین در مورد این که ما از چند درصد قابلیتهای مغزمان استفاده میکنیم، چیزی بیشتر از من و شما نمیدانست!»
آن چه خواندید بریدهای است از کتاب «مغلطه» نوشته جمی وایت. نویسنده این کتاب مدرّس فلسفه در دانشگاه کمبریج بوده است و مقالات بسیاری را عمدتأ درباره «حقیقت» در مجلاتی مانند «تحلیل» و «مجله انگلیسی فلسفه علم» به چاپ رسانده است.
جمی وایت در کتاب «مغلطه» سعی میکند ما را در مقابل «تفکر غلط» واکسینه کند. او در این کتاب انواع روشهای متقاعد کردن غیر استدلالی را به ما معرفی میکند.
روشهای متقاعد کردن مبتنی بر استدلال غیرمنطقی را «مغلطه»، «مغالطه» یا «سفسطه» مینامیم. «مغالطات» در واقع روشهای فریب دادن مغز و ناکار کردن تفکر نقاد هستند.
یکی از این مغالطات، «سفسطه اقتدار» است:
ابتدا اقتدار، بزرگی، نبوغ، ثروت و موفقیت یک فرد را توضیح میدهیم و سپس بخشی از عقاید، افکار و گفتههای او را نقل قول میکنیم. منطقی که پشت این نقل قول وجود دارد این است: فردی با این هوش و اهمیت و موفقیت که نمی شود اشتباه بکند! این نتیجه گیری، منطقی نیست بلکه «شبهِ منطقی» است.
«سفسطهی اقتدار» یکی از دوازده نوع سفسطهای است که جمی وایت در کتاب «مغلطه» شرح داده است.
کتاب در زبان اصلی با لحن طنزآمیزی همراه است. متأسفانه مترجم نتوانسته طنز کلام نویسنده را به ترجمه فارسی منتقل کند به همین دلیل گرچه ترجمه سلیس و صحیح است ولی ریشخندی را که جمی وایت به غلط اندیشی ما دارد در ترجمه فارسی نمیبینیم.
این ریشخند فیلسوفانه گاهی برای بیدار کردن ما از چُرت عادتهای فکری غلطمان ضروری است.
در انتها بریده دیگری از این کتاب ارزشمند را برایتان نقل میکنم:
«با ایمان بودن چقدر لذتبخش است ولی به این که آیا موضوع مورد نظرتان حقیقت دارد یا نه هیچ ربطی ندارد! ایمان هر قدر هم برای کسی احساسات زیبا ایجاد کند و هر قدر هم که کسانی که این احساسات را بروز میدهند فرهیخته باشند، باز هم از حیث نگرش مبتنی بر شواهد، دقیقأ از جنس تعصّب است. همین که باوری از سر ایمان شکل گرفته است شاهدی است بر این که نه گواهی وجود دارد و نه دلیلی!»
دکتر محمدرضا سرگلزایی_روانپزشک
مطالب مرتبط
- مغالطات ( هنر فریب و اعمال نفوذ ذهنی )
- سفسطههای رادیویی
- متن پیاده شده سخنرانی در مورد سفسطه
- همرنگ جماعت!
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=509