محرم ۴۱-۱۴ ما وارثان خَلَف تاریخیم! سقراط را در اوین، «شوکران» نوشاندیم، اسماعیل را در کربلای۴، گردن زدیم، قاسم را در جزیره مجنون، جا گذاشتیم و محسن را در کهریزک، سِقط کردیم، تم... بیشتر بدانید
اسطورهی آفرینش نگاهت منتظر من بود پیش از بودنم،پیش از بودنت، پیش از آفرینش جهان! نگاه عاشقانهی تو خدایان را فریفت و این آغاز تاریخ بود! جهان گشایان در جستجوی نگاه تو شمشیر برهنه... بیشتر بدانید
می شناسی مرا؟ مومنم،مومن… نه به خدای کوچک تو! به خدایی که دست هیچ آخوندی بر بلندترین منبر جهان به پایش نخواهد رسید! می شناسی مرا؟ یونسم،یونس! یونسی در شکم ماهی که گناه خدا را... بیشتر بدانید
شهر آبستن یاسها میرویند پروانهها میرقصند گربهها چرت میزنند دستفروش مچاله در پیادهرو لیف و فال میفروشد بهار آبستن تابستان است شهر آبستن کودتای دیگری است! د. محمدرضا... بیشتر بدانید
خواب نوروزی خواب میبینم که بهار در راه است خواب میبینم خورشید خندان است خواب میبینم که آب به هامون بازگشته، آتش به تفتان خواب میبینم رویش دستانمان را! بیشتر بدانید