مدیریت اطلاعات
اول – پیش از این در دو یادداشت «فوروارد نکنید» و «سرمایه فرهنگی» به این موضوع مهم پرداختهبودم که آثار هنری یک نقاش یا موسیقیدان و نیز نوشتههای یک نویسنده برایش بهاندازه اموال یک بانکدار یا گاوصندوق یک طلافروش مهم هستند. همچنین ارائه آنها با اسم دیگری یا با حذف اسم آنها مصداق سرقت است.
مرحوم «استاد شهریار» این خاطره را تعریف میکردند که در جوانی که نخستین اشعارشان چاپ شدهبود فردی خودش را شهریار معرفی میکرد و در کافهها و پاتوقها افراد را دور خودش جمع میکرد و اشعار شهریار را میخواند و توجه دریافت میکرد و از آنجا که وی فردی فخرفروش و پرافاده بود کسانی که وی را از نزدیک میدیدند درباره شهریار گمان بد پیدا میکردند. این ماجرا حتی باعث شدهبود که «نیما یوشیج» پیامهای شهریار را بیپاسخ بگذارد و دل نازک شهریار را برنجاند!
تا این که شهریار از ماجرا باخبر میشود و به پاتوق آن جوانک کذاب میرود و او را شرمسار میسازد و ماجرا ختم میشود.
در زمانه ما علاوه بر شهریارها و آن سارقان فرهنگی گروه سوّمی هم هستند که هر چه به دستشان برسد را فوروارد و در توسعه این سرقت، ناخواسته همکاری میکنند.بارها اشعار «اکبر اکسیر» به دستم رسیدهاست که زیر آن امضای مرحوم «حسین پناهی» را گذاشتهاند، یا اشعار شادروان دکتر «افشین یداللهی» که زیر آن نام «مولانا» را گذاشتهاند!
برای تشخیص اصالت یک مطلب کار سختی نیست که عنوان یا جمله شاخصی از آن را در موتور جستجوی google وارد کنیم و اصل و نَسَبش را در بیاوریم. فوروارد کردن مطلبی با امضای جعلی و پاسخدادن که «نمیدانستم» عذر موجهی نیست!
نگذاریم عرصه فرهنگ و هنرمان چنان «دزد بازار» شود که دیگر به هیچ گزارهای نتوانیم اعتماد کنیم. تلاش کنیم فضای باز شبکههای اجتماعی که «سانسورچی» و «داروغه» ندارد پاک بماند. پیش از این در یادداشت «سانسور، شایعه، سرمایه اجتماعی» به خطرات از بین رفتن اعتماد عمومی پرداختهام.
دوم – اخبار و اطلاعات بهخودی خود قیمت نمیخورند. ارزش اطلاعات به تاثیری که بر زندگی ما میگذارند وابسته است. اگر ما بدانیم که فردا فلان پل که در مسیر عبور و مرور ماست ریزش خواهدکرد بسیار مهمتر است تا بدانیم سیارهای پنجاه برابر زمین در کهکشانی به فاصله هزار سال نوری با ما متلاشی شدهاست.
اگر حجم اخبار و اطلاعات دریافتی ما آنقدر زیاد باشد که ما فرصتی برای نقد، دستهبندی و هضم آنها نداشتهباشیم تنها وقت و انرژی خود را مصرف کردهایم، خرید لباسی که اندازه تن ما نیست یا خرید دارویی که ربطی به بیماری ما ندارد چیزی جز ضرر است؟!
ما به عنوان «فوروارد کننده اطلاعات» مشغول پیشنهاد دادن یک «خوراک فکری» به دریافت کننده اطلاعات هستیم. «دیدنی بودن» یک کلیپ یا «حس خوب من» پس از خواندن یک مطلب، شرط کافی برای پیشنهاد دادن آن به دیگران نیست.
یک «فوروارد کننده مسئول» از بین دیدهها و خواندههای یک هفته «مفیدترین» را برمیگزیند و به «افراد ذیربط» ارسال میکند. آنچه برای یک فروشنده لباس مفید است با آنچه برای یک آشپز مفید است متفاوت است، اگر هر دوی اینها وقت خود را به یک نسبت صرف دیدن و خواندن مطالب مشابه میکنند یعنی اطلاعات درست مدیریت نشدهاست.
دکتر محمدر رضا سرگلزایی – روانپزشک
Photo From: reutersinstitute.politics.ox.ac.uk
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=303