جای شکرش باقی است که آدمهای بزرگی پیدا شدهاند که به شدت نادانی بشر اعتراف کردهاند:
نه تنها اعتراف کردهاند که آن را با قضایای ریاضی اثبات کردهاند مثل کورت گودل ریاضی دان که در«تئوری نا کامل بودن» به این نادانی اشاره میکند و هایزنبرگ فیزیکدان که در «اصل عدم قطعیت» به این سمت میآید و بالاخره استفان هاوکینگ که جایزه نوبل فیزیک گرفته و میگوید: «نه تنها چیز هایی وجود دارد که برای ما ناشناخته است بلکه لازم است بدانیم چیز هایی وجود دارد که برای ما ناشناختنی است.»
یعنی هر چه هم زور بزنیم نمیتوانیم آنها را بشناسیم . پس باید دست از زور زدن برداریم و ارام بگیریم. اقلا میتوانیم در ردیف یونگ و گودل و هایزنبرگ و هاوکینگ بنشینیم، که خودش افتخاری است دیگر، نیست؟
آدمها دوست دارند «همه چیزدان» باشند! آنها احساس میکنند برایشان اُفت دارد اگر یک چیزی را ندانند. بنابراین هر وقت چیزی را ندانند تظاهر به دانستنش میکنند و خندهدار اینجاست که وقتی از چیزی سر در نمیآورند بیشتر از بقیهی چیزها تظاهر به دانستنش میکنند و دیگر از کلماتی مثل «شاید» یا «احتمالا» یا «ممکن است» یا «من خیال میکنم این طور باشد» هم استفاده نمیکنند، بلکه دلشان میخواهد آن را مثل یک قانون به همه تحمیل کنند!
برگرفته از کتاب: نامه هایی به آسمان، از مجموعه کتابهای مهارتهای زندگی
توضیحات
عنوان کتاب: نامههای به آسمان
نویسنده:محمدرضا سرگلزایی
ناشر:همنشین
۶۴ صفحه – رقعی (شومیز) – چاپ ۱ – ۱۰۰۰ نسخه
شابک: ۹۷۸-۶۰۰-۹۵۴۶۸-۷-۹
تاریخ نشر:۹۵/۰۹/۱۴
قیمت :۶۵۰۰۰ ریال
کد دیویی:۸fa۶.۶۲
زبان کتاب:فارسی
محل نشر:خراسان رضوی – مشهد
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=329