تغییرات کوچک را دست کم نگیریم
مصاحبه خبرنگار هفتهنامه شش و هفت ویژهنامهی روزنامه همشهری با «دکتر محمدرضا سرگلزایی»، سال ۱۳۹۲، قسمت دوم
سوال: این درست است که نویسندگان، روانشناسان، جامعهشناسان و بهطور کلی روشنفکران وظیفه این روانکاوی جمعی و تاریخی را بر عهده دارند اما بخشی از این فرآیند (روانکاوی) هم بر عهده خود مردم است. به این معنا که مردم هم باید به روان جمعی خودشان رجوع کنند و جنبههای آسیبزای آن را بشناسند. به نظر شما روانجمعی چه زمانی به بازخوانی خودش میپردازد؟
پاسخ: هر دوره تاریخی را زمانی میتوان کاملا درست و شفاف بررسی و تحلیل كرد که عمر و زمان آن سرآمده باشد. بنابراین در این زمینه (روانکاوی جمعی) همیشه با تاخیر مواجه هستیم.
آدمها وقتی پیر میشوند میتوانند به اشتباهات دوران جوانیشان پی ببرند. این درست اما در عین حال برخی چیزها هست که در شرایط فعلی شاهد عوارض آن هستیم و اتفاقا عامل یا عوامل آن هم موجودند. مثلا نوجوان 15 سال پیش با نوجوان امروز متفاوت است. بنابراین باید ذهنمان را معطوف بهاین نکته سازیم که امروز چه اتفاقی در حوزه رسانه یا ساز و کارهای اقتصادی، اجتماعی و آموزشی ما در این ۱۵ ساله افتاده که بر ویژگیهای رفتاری یا منش نوجوانان امروز تاثیر گذاشته است. مسایلی از این دست آن قدر ملموس هستند که بهآسانی میتوان به سراغ آنها رفت و اقدامی در راستای آنها صورت داد.
پرسش: خیلی مواقع است که پدر و مادرها میگویند که ما در انجمن اولیا و مربیان شرکت میکنیم و اتفاقا فعال هم هستیم، یعنی نقد و اعتراض منصفانه میکنیم اما هیچ نتیجهای عایدمان نمیشود. به همین علت ترجیح میدهیم که یا در جلسات شرکت نکنیم یا اگر هم شرکت کنیم، سکوت اختیار کنیم!
پاسخ: نگاه ما به این اقدام اجتماعی نباید سیاه و سفید باشد، یعنی نباید اینگونه باشد که مثلا بگوییم یا میتوانیم یا نمیتوانیم. گاهی 10 درصد میتوانیم؛ همین 10 درصد توانستن گاهی اوقات تعدادی از افراد و خانوادهها را نجات میدهد.
چیزی که معمولا با آن مواجه هستیم این است که وقتی به هرم اجتماعی نگاه میکنیم و خود را در کف هرم میبینیم، فکر میکنیم که زورمان به چیزی و کسی نمیرسد. به همینخاطر به خودمان میگوییم که ورود به نهادهای اجتماعی هم حتما هیچ ثمری ندارد. به خاطر میآورم که وقتی رزیدنت روانپزشکی بودم روزی در مورد علاقهام به «روانشناسی اجتماعی» با یکی از اساتیدم صحبت کردم.
آن استاد در پاسخ گفت:
که شما بهکدام یک از نهادهای اجتماعی میتوانی دست بزنی و تغییری در آنها ایجاد کنی؟!
با این همه هنوز بر این نظرم که میتوان با مشارکتهای اندک در نهادهای اجتماعی تغییر ایجاد کرد. پس نباید تغییر را برای خودمان ۱۰۰ درصدی تعریف کنیم. بهتر است تغییر را ۲۰ درصدی تعریف کنیم. بنابراین آن پدر و مادری که در انجمن اولیا و مربیان شرکت میکنند، ممکن است نتوانند مثل قوانین مربوط به امتحان نهایی و… را تغییر دهند اما میتوانند کاری کنند که دست کم معلمان داخل همان مدرسه بهخاطر رقابت با یکدیگر آنقدر به بچهها برای قبولی در امتحان تیزهوشان فشار وارد نكنند. این مساله باعث میشود که خیلی از بچهها از فشارها و اضطرابها رهایی پیدا کنند و خلاقیت در آنها شکوفا شود.
خوب است به این نکته هم اشاره کنم که یکی از چیزهایی که باعث میشود ما از عادتها بگذریم و به عقلانیت به معنای خودنگری برسيم، رسانههای آزاد در یک جامعه است. رسانه آزاد مثل یک آینه روشن و شفاف است که تصویر را خوب نشانمیدهد. اگر آینه بهگونهای باشد که تصویر را کژ و معوج یا حتی بزرگ نشاندهد، این نمیتواند تصویری واقعی باشد. رسانه هم میتواند به یک جامعه بیمار چنین القا کند که تو سالمی و مشکلی نداری. این تصویر اشتباه و نادرست و وارونه از جامعه سبب میشود که هیچگاه آن جامعه بهفکر اصلاح خودش نباشد و همیشه فکرکند که در اعلا درجه سلامت قرار دارد. رسانه سالم، نشانه خودآگاهی سالم یک جامعه است.
دکتر محمدرضا سرگلزایی ـ روانپزشک
.
مطالب مرتبط
- چرا روانشناسی اجتماعی؟
- به تغییرات کوچک بیندیشیم
- تعریف جامعهٔ سالم
- تحلیلی جامعهشناختی برادران کارامازوف
- ساختار جامعه تکامل یافته
- آرمانشهر و ویرانشهر
Photo From: basicpsychology.net
لینک کوتاه مطلب: https://drsargolzaei.com/?p=233
این مطلب به زبانهای English در دسترس است